یه موتور سوار نزدیک بود بزنه بهمون . مرینت: چه لباس و موتورش عجیب بود . کمی که فکر کردم گفتم اووووون یه شرووووووره . آدرین: هییس . مرینت و کشیدم تو کوچه خلوت و تاریک و پلگ ، تبدیل گربه ای . مرینت: دخترررررر کفشدوزکیی آماااااده . نمی دونم قدرت اون چیه . کتنوار همون گربه سیاه: پس باید اول بفهمیم قدرتش چیه .
....: به زودی میفهمین . کفشدوز و گربه : رو مونو کردیم بالا یه جور فرشته ی سیاه پوش بود که چشایه جغدی داشت و بالای سیاه . شراره: من من ملکه آسمان سیاهم . کفشدوزک : ابرای سیاه جمع شدن و گرد باد درست کرده اول مردم و بعد وسایل نقلیه و حتی برج ایفل و تو خودش کشید ماهم به سمتش کشیده شدیم اما کت در یه خونه و منو گرفت یو یو رو چرخوندم و در فاضلاب و باز کردن رفتیم تو ...وای الان دیگه ماکس اکسیژن نیاز مندیم . کت : آه چه بوی گندی داره .که پلگ اومد بیرون .پلگ: بعد به کمبر من میگه از تو گند تر رو زمین نیشت پَ این چیچیَ . آدرین: درست حرف بزن. پلگ: صدای تو دماغیت چه مسخره است 😂
فوق العادهههه
علی بود عزیز
مرسی
بفالو میفالوم
باش
سلام عالیییی بود🤗
من لایک نمودم
مرسی گلم
عالی بود
کمپانی GHG کاراموز میپذیرد❤🍫
عالی بود
مرسییی