پارت اول..عشق ناخاسته اما واقعی❤🍓

علامت ا/ت _ علامت جونگهیون~ علامت سومین+علامت جیمین* علامت برادر جیمین# از زبون ا/ت: با بدبختی از خاب نازم بیدار شدم ی نگاه به ساعت انداختم دیدم ساعت 9:30..وایی نیم ساعت دیر کرد بودم زود رفتم ی ابی ب صورتم زدم و ی پیرهن سفید با ی شلوار نسبتا جذب مشکی پوشیدم با ی ارایش خیلی کم و ملایم یهو چشمم به ساعت افتاد.کی ساعت 10:25 دیقه شده بود؟! ی لقمه کوچیک گرفتم که تو راه بخورم..سوییچ و برداشتم و رفتم سوار ماشین شدم..30 دقیقه بعد..هوف..خوبه سومین زودتر از من رفته..+چه عجب بالاخره از تخت خاب بیرون اومدی _اصن حال جواب دادنتو ندارم برو سرکارت +هوم..باش😐 ..ساعت2:10.._امروز خیلی سرمون شلوغه مثل همیشه..یهو صدای باز شدن..

که یهو ی مرد قدبلند با تیپ سرتا پا مشکی وارد شد.. _سلام خوش اومدین چجور..(مرتیکه حرفمو قطع کرد😐) @سلام..فقط ی عطر میخاستم.. _هوم..باشه حالا چه مدل عطری میخای؟ @همون عطر جدیدی که از برند شینگجوِ _هوم..از شانس خوبت همین ی ساعت پیش برامون اوردن..@برام مهم نیس..زودتر عطرو بیار .._بیا اینم عطرت میشه پولش میشه 8000 وون @بیا💶 ممنون _خواهش..مرسی که اومدین.. +هوم..بازم اون یارو رومخ اومده بود؟! _وات..تو اونو میشناسی؟!چرا هیچی به من نگفته بودی؟!..😐 +اقااا..یواشتر بزا بگم..اره اون مرده معمولا اخر هفته ها میاد و خرید میکنه..فک کنم دو سه هفتس که میاد _اوهوم..به هرحال خیلی یارو مزخرفیه +باهات ب شدت موافقم😂

خب بریم ی سر به جیمین اینا بزنیم (علامتای جیمین و داداشش و فراموش کردم😐) (جینسونگ)٪..این مدلا خیلی وقته قدیمی شدن..مردم اعتراض کردن..(جیمین*) *خب عوضشون کن اینکه کاری نداره ٪اخه چه دلیلی بیارم؟! *نمیدونم..آه بعد از داد جیمین سکوت بر اتاق حاکم بود..*رفتی واسه اون دختره..اسمش چی بود؟! اها جونکی.. عطر گرفتی؟! ٪ اره از همون مغازه همیشگی خریدم..ولی عجیبه این دفعه ی دختره دیگه بود هوم..بقیه یجوری باهاش رفتار میکردن انگار اون مالک اونجاس *باش..پس حتما رییس اونجاس باید ی بار برم اونجا ٪باشه من رفتم ی جستجو ریزی کردم..*خب چی فهمیدی ٪بهترین و معتبر ترین برندارو داره و از بقیه جاها جنساش ارزون تر و با کیفیت‌تره با این حال..ی تحقیقی هم راجع به رییسش و زندگیش کردم *اسمش چیه؟! ٪ اسمش پارک ا/ت و22 سالشه دورگه کره ای و تایلندیه و رشته میکاپ خونده و قبول شده..ی خاهر کوچیکتر داره که اسمش پارک سومینه خیلی ثروت منده و تاحالا سه چهار بار به عنوان مدل زن برتر انتخاب شده *هوم..این دفعه خودم میرم و ازش میخام که بیاد و مدل یا میکاپ‌ارتیست شرکت بشه ٪راستی..پدر اون رییس مافیاس و رفیق پدرتونه*چی؟! ازین بدتر نمیشه..حالا ی کاریش میکنم تو میتونی بری ٪باشه فعلا

اسلاید قبل خیلی طولانی شد ببخشید..اصن حواسم پرت نوشتن شد نفهمیدم کی انقد نوشتم😅🌼 خب بریم سراغ ا/ت _هوم.. چقد مردم عجیب شدن!! ولش سومیننننن +هاااا _میای بریم ی دوری بزنیم؟! +ارهههههه..هورااا..بریم ی بستنی بزنیم به بدن..ی پارکم بریم..خیلی وقته بیرون نرفتیم برا گشت و گذار _باشه پس به بچه ها بگو ما میریم مواظب مغازه باشن +باشهه نونااااا _راستی ساعت چنده +چمیدونم خودت نگا کن من دارم اتاق استراحتو مرتب میکنم _اوکیییی اوه ساعت 5:5 دیقه بود..چقد زود گذشت..خب منم یکم دور و ورم و مرتب کنم..

*هی جینسونگ ٪بله داش *میایی بریم بیرون دلم گرفته ٪اوکی منم دلم هوای بیرون کرده..بریم پارک همیشگی *باش.زود اماده شو و شرکت و به خانم ناتالی بگو بیاد اینجارو مرتب کنه ٪چشم رییس *هی من قبل از اینکه رییست باشم برادر توعم:) *هیم..باشه هیونگ از زبون راوی: هم جیمین و داداش و ا/ت و خاهرش زدن بیرون..هردو تو راه پارک بودن..که یهو..؟!