لونا و لی اصلا به اینکه این مسابقه میتوانست خیلی خطرناک و احمقانه باشد فکر نکردند😐فقط میخواستند به هم دیگر ثابت کنند که کاری که خودشان دوست دارند بهتر است🍭لونا هر روز صبح به مسابقه میرفت و آشپزی میکرد👩🍳بعد هم به خانه بر میگشت🏠معمولا وقتی لونا به خانه برمیگشت تمام روزش را برای مادرش تعریف میکرد🍬اما او دیگر مدرسه نمیرفت پس نمیدانست چه اتفاقاتی در مدرسه می افتد🤐واسه همین هم هیچی برای مادرش تعریف نمیکرد💖مادرش کم کم به لونا مشکوک شد🧐یک روز که لونا به خانه برگشت مادرش از او خواست تا کمی از مدرسه تعریف کند💝لونا خیلی ترسید😰 مادرش پرسید:(لونا امروز تو مدرسه چه درسی خواندی؟)💜لونا چون خیلی ترسیده بود گفت:(علوم😰)و رفت توی اتاقش🍧
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
عالی 😁💖
پارت بعدیییییییی پلیز 🥺🍜
چجوری عروسک ها رو ساختی بادچه برنامه ای؟
هیچی
تو گوگل زدم نقاشی دختر کیوت و اینا رو پیدا کردم
نیکو تا گفتی رقابت(3) فهمیدم خودتی منتشرش کردم😰
وای😂🍭🦋
ممنون دوست جونی
راستی یکی داره به بلک پینک هیت میده
اسمش بلک پینک هست و یه هفته پیش عضو تستچی شده
1 تست و 2 نظرسنجی داره
زنده میخوامش
توی کدوم تستت پیام داده؟ یا داده؟میخوام اکانتش رو پیدا کنم!
خواهش میکنم دوست جون جونی
خب الان میگم
من یه مسابقه دارم به نام عکس کیوت
توی اون شرکت کرده میتونی از اونجا اکانتشو پیدا کنی
باشه
نیکو برو توی اکانت من بعد برو توی تست های مورد علاقه اسم کره ایت رو بساز