سلامممممم
گفت دوست دارم حس میکردم دارم پس میفتم جوری سرمو بالا گرفتم که حس کردم گردنم رگ به رگ شد واییی خدایا درست شنیدم با لبخند داشت نگام میکرد با شک گفتم تکرار کن با خنده گفت دوست دارم 😍😍 با جیغ گفتم من عاشقتم و پریدم بغلش هر دو از ته دل میخندیدم وای خدایا شکرت از خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم از بغلش اومدم بیرون و تند تند گونشو میبوسیدم اونم میخندید سرشو برد توی گردنم و عمیق نفس کشید و گفت فقط تو باش
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
چرا پارتدنمیدی گلم
سلام اجی النا
خوبی
من تازه اومدم تستچی دوباره فعالیت کنم. رمان جدیدت عالیههه.
منتظر پارت بعدم.
منم میخوام رمان بذارم ممنون میشم حمایت کنی عشقم ❤❤🥰🙁
کی پارت بعدی رومیزاری؟
محشر بودی زود پارت بده
مرسییی حتما😍😍
عالییییی مثل همیشه 😍
مرسی گلم😘😘