سلام دوستان😃 اینم از اولین قسمت رمان امیدوارم خوشتون بیاد و نظر یادتون نره😘
از زبان کوران:صبح از خواب بیدار شدم و رفتم پایین سر میز صبحونه عجیب بود هنوز گلوری نبود
از زبان اریک:صبح از خواب بیدار شدم
خیلی خوشحال بودم که گلوری عین دیوونه ها بیدارم نکرده😂والا(نویسنده:خیلی هم دلت بخواد بنده خدا بد میکنه جلو گیری میکنه از دیر رسیدن به مدرسه😐اریک:اره بد میکنه🤣)
رفتم سر میز صبحونه
تعجب کردم آخه هنوز خروس کوچولو بیدار نشده بود😂
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالیه😘
قشنگم عالی بود
من تا پارت پنج مینویسم.ولی اگه همینجوری بازدید ها کم بمونه شاید دیگه ادامه ندم😕
خب گلای من
ممنون از نظراتتون❤️و اینکه این قسمت کم بود اما قسمت های بعد طولانیه.اگه معرفی ش رو نخوندین حتما باید بخونین تا بفهمیم ماجرا از چه قراره🙃
معرفیش کجاست؟من اصلا متوجه نشدم
آفرین🙂🙃
عالی بود به نظرم یکم بیشتر بنویس