7 اسلاید صحیح/غلط توسط: Sheima انتشار: 3 سال پیش 4 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ببخشید معرفیش نکردم امیدوارم خودتون بخونید متوجه میشین فقط بگم این فصل راجب یه افسانه راحب روح ما موقع خواب هست و این دانش آموزان کلاس ۴ هستن و در سال ۲۰۲۲ هستن
اول بالا را بخون
ادوارد و میز هر دو از خواب بیدار شدن و صبحانه را خوردن لباس را پوشیدن موقع لباس پوشیدن تلفن زنگ زد . گرتا گوشی را بر داشت و جواب داد: آلو سلام شما. ( معاون مدرسه: سلام می خواستم بگم بچه ها امروز امتحان فارسی دارن بخاطر همین برگه امتحان بیارن) گرتا: اها بله. بچه ها زود باشین بلند شین برین امروز امتحان فارسی دارین. زود رفتن به مدرسه وقتی رسیدن فهمیدن که دیر نرسیدن وارد کلاس شدن و به همه سلام کردن و نشستن. همون موقع خانم هیلی وارد شد و همه بچه ها شدن و سلام کردن. ( هیلی: سلام بچه ها برکه های امتحانشون را بیارین بیرون. هیلی: سوال یک نوشته چند تا از جاهای دیدنی کشورتان را مثال بزنید. میز: خانم مثل کولوسعوم. هیلی: نگو و فقط بنویس. میز: چشم خانم. هیلی: خب سوال ۲ گفته که در قدیم کشورتان چه چیز هایی مهم بوده است بچه ها اینو قبلا گفتیم پس خوب دقت کنید. هیلی: خب امیدوارم نوشته باشین سوال ۳ گفته که یک شعر ۴ خطی بنویسید ، کلمه اول هر خط را بنویسید. و حرف اول هر کلمه را کنار هم بزارید چه کلمه ای به وجود می آید.
هیلی: خب راجب این عکس چیز هایی بگویید و یک شعر که به کلمه ای که به دست آوردید داخل سوال ۳ بنویسید. میز بعد از نوشتن راجب تصویر به صندلی تکیه داد و آه گفت. ادوارد: چی شده؟ چرا آه میکنی ؟. میز: آخه کلمه ای که به وجود اومد نمیشه راجبش شعری پیدا کرد. ادوارد: چقدر بد. شعری هم که برای کلمم پیدا کردم یکم بچه گانه هست ولی ایبی نداره. انتونی: خب یه شعر از خودت بساز. میز: خب باشه. هیلی: خب بچه ها ممنون که انجام دادین حالا برگه های امتحانشون را بدین و بشینین سر جاتون. همه ی بچه ها و دادن و نشستن. هیلی: خب بچه ها این جدا از امتحان. یک انشا از کلمه ای که از سوال ۳ امتحان به وجود آمد بنویسید ۳ دقیقه وقت دارید. همه بچه ها نوشتن زنگ استراحت به صدا در اومد. و همه بچه ها به بازی کردن رفتن. انشا ادوارد راجب کودکان بود که گفته بود پدر و مادران خیلی به کودکان کمک میکنند هیلی و خوندش دستش را گذاشت روی پیشونیش و سرش را تکون داد. بعد رفت انشا لوسیون را ببینه انشا لوسیون راجب اینکه خر برای ما خاصیت های زیادی داره. هیلی وقتی خوندش اخمی که انگار خوشش اومد انجام داد و رفت مال اسپارتا را نگاه کنه. مال اسپارتا راجب جنگ جهانی ۱ بود.
هیلی وقتی نگاش کرد لبخند ملیحی زد و گذاشت کنار و انشا انتونی را خوند. مال انتونی راجب این بود که هر انسانی زیبا هست بود. هیلی آنقدر خوشحال شد که حال خودش را نمیفهمید ولی سعی کرد خودشو نگه داره و کنار گذاشت و بعد انشا میز را خوند. انشا اون راجب این بود که ما نمیدونم دزد را باید بگوییم به جهنم بگوییم یا بهشت داخل ایران وضع بهتره 😐. هیلی تا خوندش لبش را گاز گرفت و اخم کرد یکم نگران شد و گذاشتش کنار. بعد زنگ تفریح تموم شد و وارد کلاس شدن و سلام کردن. هیلی: خب بچه بیاین انشا هاتون را بگیرین و نمرهاتون را نگاه کنید . وقتی همه دیدن به هم نگاه کردن و تعجب کردن مال لوسیون نمره از ۱ تا ۲۰ ، ۲۰ شده بود لبخند عادی زده بود ولی سعی میکرد کسی خوشحالیش را نفهمه. مال ادوارد از ۱ تا ۲۰ ، ۱۹ شده بود. ادوارد: خانم من اشتباهی داشته که ۱۹ دادین. هیلی: بله عزیزم زیاد ربطی به کلمه ای به وجود اومده بود نداشت. ادوارد: اها. مال انتونی از ۱ تاه ۲۰ ، ۲۰ شده بود اما تنها کسی که عادی رفتار میکرد انتونی بود. مال اسپارتا از ۱ تا ۲۰ ، ۲۰ شده بود ولی اسپارتا داشت و خوشحالی میمرد نگاهی به میز کرد و پرسید: نمره تو چند شده مال من ۲۰ شده.
میز: مال من ۱۷ شده. میز نگاهی به خانم هیلی کرد و پرسید: خانم چرا به من آنقدر نمره کم دادید بخاطر این بوده که راجب ایران نوشتم؟ هیلی: خیر عزیزم بخاطر این هست که راجب کشور خودت اشتباه فکر کردی و بازم زیاد راجب کلمه ای که به وجود اومده بود نبود. میز: اها بله سعی میکنم بهتر انجام بدم. زنگ تمام شدن مدرسه خورده شد و به خانه رفتن.
ممنون که تا آخر اومدین تا آخر آخر هم برین تا بازدید بخوره هر روز ۲ قسمت میزارم ولی خواهش میکنم حمایت کنید قبلا یه داستان ساختم داخل معرفیش همه گفتن نگاه میکنن بعد که قسمت ۱ را گذاشتم بعد ۳ ماه اومدم دیدم هیچکس ندیده
اضافه هست 💞💞
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)