کیتی چشماشو باز کرد اون تو بیمارستان بود اولش چشماش یکم تار بود و بعد که تاری چشاش رف متوجه یه پرستار پرستار:خداروشکر بهوش اومدی دکتر دکتر.
کیتی:مامان بابام کجان دکتر:متاسفم کیتی
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)