...........
*پارت سوم چرخ گردون* از زبون *کاترین* هلنا و ارسین جلو نشسته بودن و ما هم عقب داشتیم میرفتیم سراغ ماشین هلنا که از تعمیرگاه بیاریمش... پری ــ هلنا بلوتوث ماشینو روشن کن هلنا ــ اوکی.. میخای آهنگ بزاری؟؟ پری ــ اره مهی ــ نه نه وایسا به تو باشه فقط از BTS میزاری بزار من بزارم.. پری ــ باشه هر جور شما میخاین ولی از اون آهنگ مزاخرفا نزار مهی ــ اهنگا خودت مزخرفن اهنگا من خیلی ام خوبن
جرن اروم رو به من ــ ولی عجب ماشینش خفنه هاااا مهی ــ هلنا هم اگه به اون دویست و شیش البالوییش وابسته نبود الان خفن تر هم زیر پاش بود من ــ اینو موافقم جرن ــ میگم اسم ماشینش چی بود؟؟ من ــ امم.. نوک زبونهمه هااا یه ت داشت پری ــ یه س من ازش یادمه مهی ــ خاک تو مختون مثلا تیزهوشانید خاااعک... جرن ــ خب تو بگو چیه ماشینش مهی ــ سوناتاست اسکلا هلنا با خنده برگشت سمتمون و مثل خودمون خیلی اروم پچ زد ــ اینو وللش یه ماشین دیگه هم تهران داره مهی ــ اولالا... عجب پولداری تور کردی هلنا با خنده ــ گمشو بابا اونجا شرکت داره با دخترعمو و دختر داییم.. پسرعمهم هم هست باشون... ماشینشو اونجا داد پیششون تا برگرده تهران پری اروم سوت زد و گفت ــ عجب فامیلایی داری هااااا
من ــ اگه یه وقت دیدی اونجا بهت کار داد ما رو یادت نره هاااا هلنا با خنده ــ اسکلا ما که رشتمونو پزشکی انتخاب کردیم اون شرکتش مهندسیه جرن ــ بد شد که... هفففف اشکال ندره بیخی پری ــ راستی گفتین رشته یاد دانشگاه افتادم نتایجو باید ببینیم دیگه مهی ــ اوه اوه استرس گرفتممممممم من ــ منمممممممم ویییییی هلنا ــ اروم بابا مامانم میگه استرس نداشته باشین یا قبول میشین یا نه اگه هم نشدیم سال بعد ایشالا جرن ــ تو که از استرس انگشتات دارن میلرزن هلنا ــ نه بابا از سرماست این آرسین ــ خب رسیدیم هلی پیاده شو بریم ماشینتو بگیریم هلنا ــ اومدم اونا که رفتن باز زرامون شرو شد اصن تمومی ندارن مهی سوت زد و ادا ارسینو در اورد ــ هلی پیاده شو عزیزم جرن با خنده ــ وااای جر یه هانی و عزیزم کم بود پری با خنده ــ جرجرجررررر هلی پیاده شو بیبی بریم ماشینتو بگیریم هانی جون من که دیگه ازم صدایی دیگه در نمیومد کلا خنده م اینطوره ویبره میرم بیصدا یهو میترکم مهی ــ خفه کاتی ضایعمون کردی فاطی ــ واااای جر هلی؟ ما که از کلاس هفتم باش بودیم بش نمیگفتیم هلی پری ــ بیخی حالا کد ملی هاتونو بگین ببینیم قبول شدیم یا نه
دوباره استرس گرفتمون و همه جدی شدیم اولین نفر مهی کدملی و رمز و ایناشو وارد کرد مهی ــ یا حسین مرحوم یا 15 معصوم یا ارحم الراحمین یا... من ــ خفه شو ببینیم چی میشه مهی ــ اوکی اوکی هووووف ارام مهی ارام حیوان وقتی گفت حیوان دوباره خنده مون گرفت ولی زود ساکت شدیم پری ــ اه نت رید مهی ــ هف وقتش بود اخه؟؟ همین لحظه نتیجه در اومد
مهی دستاشو رو چشاش گذاشت و گفت ــ میدونم ریدم میدونم گند زدم ب روم نیارین خدایا میدونم سال بعدم باید بخونم واااای من ــ خفه شو بابا با جیغ ادامه دادم ــ پزشکی قبول شدی اسکل مهی ناباور نگام کرد و بعد چند ثانیه همه با هم جیغ کشیدیم و پری زود ساکتمون کرد پری ــ خب کاترین بگیر مالا خودتو وارد کن من ــ هف.. نفس عمیییق.. اوک بده واردشون کردمو منتظر شدم من ــ یالا یالا یالا در بیاااااا پری ــ کاترین تو هم پزشکی قبول شدی مهی ــ جیییییییخ هپ هپ هوراااااای یوهووو بعدی رو وارد کن
جرن ــ بده من بزنم دارم میمیرممم از استرس جرن مال خودشو وارد کرد که زود براش دراومد و وای... من ـــ واااااای باورم نمییییشه جِرِن تو همممم قبول گشتیییییی جرن ــ ایول تا اینجا با همیم پری تو هم بزن پری ــ اوف خیلی خب 🤍 *این داستان ادامه دارد...*🖤
خب دیگه اینم از پارت سوم منتظر پارت چهارم باشین... مرسی ازتوووون نظر یادتون نررره😙
خی دیگه این تستا خالیان فعلااااا❤😉
ـــــــــــــــــــ
.ـــــــــــــــــــ.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییییییی بود بینظیر بهتریننننننننننننن رمان 👌👌پارت بعد کی میاد؟
سلام عزیزم ممنونم راستش من دارم پارت ها رو مینویسم ولی خب به خاطر مدارس و امتحانا دیر قرارشون میدم ولی نگران نباش یکی دو تا از پارت ها تو صف بررسی هستن بقیه هم در حال تایپ...