مشاور جذاب (پارات۳)

11 اسلاید صحیح/غلط توسط: Vesta انتشار: 3 سال پیش 28 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

خوب گل های خوبم امید وارم لایک کنید و کامنت بزاری امید وارم که نه حتمااا انجام بدید

نام رمان:مشاور جذاب نام نویسنده:وستا روز های پارت گذاری:شنبه،دوشنبه،چهار شنبه باحضور BTS

الان نزدیک دوماه گذشته و من همه دوش هارو امتحان کردم و مونده روش اصلی پوففففف اینم اینه که برم با اون کسی که باعث این بیماری شده حرف بزنم و تا نیم ساعت دیگه باهاش جلسه دارم و جیمینم گفتم بیاد ببینم واکنشش چیه نسبت به این خانم به ظاهرررر محترم..

سه ساعت بعد/ جیمین هنوز بیهوشه و من چیزی که فهمیدم اینه که جولیان به خاطر پول جیمین میاد نزدیکش و وقتی دوست جیمین رو که میبینه به جیمین خیانت میکنه و با دوست اون فرار میکنه . چه زمونه ایه این همه خرج اون زنه کرده یعنی همه زیبایی های جولیان با پول جیمین هستش واقعا نمیدونم چیکار کنم🤯

البته تصمیم گرفتم که جولیانو از ذهنش پاک کنم چون جولیان بر نمیگرده و ادعای خوشبختی داره و امار اون طرف مرده رو دراوردم که اونم سرش جای دیگه گرمه ولی جولیان نمیدونه😑 /اتاق جلسه/ منو جیمین و اون شیش نفر نشسته بودیم که.... تق تق من:بله بفرمایید؟

خانمه:سلام من جولیان هستم یه نگاه زیر زیرکی بهش انداختم دختر لوندی بود و خیلییی خوشگل بود واقعا من که دخترم عاشقش شدم ولی خوب زیباییش از خودش نبود😐 یه نگاه به جیمین انداختم دیدم محوشه و قطره اشکی از چشمش چکیدو بیهوش شد.

/سه ساعت بعد/ جیمین هنوز بیهوشه و من چیزی که فهمیدم اینه که جولیان به خاطر پول جیمین میاد نزدیکش و وقتی دوست جیمین رو که میبینه به جیمین خیانت میکنه و با دوست اون فرار میکنه . چه زمونه ایه این همه خرج اون زنه کرده یعنی همه زیبایی های جولیان با پول جیمین هستش واقعا نمیدونم چیکار کنم🤯 البته تصمیم گرفتم که جولیانو از ذهنش پاک کنم چون جولیان بر نمیگرده و ادعای خوشبختی داره و امار اون طرف مرده رو دراوردم که اونم سرش جای دیگه گرمه ولی جولیان نمیدونه😑 نمیگم بهش که مثل جیمین سختی بکشه بفهمه والا. داشتم با خودم حرف میزدم که با اتفاقی که افتاد پرت شدم زمین...

نگامو به جیمین دوختم این کی بهوش اومده بود؟؟؟ (همه با داد گفته میشه) من:چرا زدی تو گوشم؟😠 جیمین:خفه شو وقتی انقدر کتکت زدم و به غلط کردن انداختمت اونوقت میفهمی. من:خودت خفه شو احمق من فقط خواستم درمانت کنم موهامو عین افسار اسب گرفت یه دونه دیگه زد تو گوشم اما چون موهامو گرفته بود و گوشه لبم پاره شده بود.. جیمین :از الان به بعد میفهمی نباید تو کار کسی دخالت کرد...... یاد پروندش افتادم که میگفت بعد ده روز که مشاوره ها میومدن برا درمان غیب میشده انگار که از اول وجود نداشتن پس جواب رو پیدا کرده بودن!!!!

¥از زبان جیمین¥ نمیدونم چرا دوست نداشتم این دختره مثل قبلیا بفهمه دردم چیه عه عه عه دختره احمق رفته دختررو اورده پیش من ولی هرچند مثل قبل بهش احساس نداشتم واقعا انگار نبود بهتر بود !!!!