پارت ۷عشق دروغین⁦☁️⁩💗

رسیدین به پارتی همه پسرا بهت خیره شده بودم فکر میکردم که شوگا داداشته حتی یکی هم چشم شوگا رو دور دید و ازت خواستگاری کرد😐شوگا=اون پسره باهات چیکار داشت😡ا/ت=هیچی زر مفت میزد شوگا=چی میگفت؟ا/ت=هیچی ازم خواستگاری کرد شوگا=چی یعنی منو ندیدن بریم خونه 😐ا/ت=شوگا ما تازه رسیدیم شوگا=نمیبینی چند تا پسر بهت خیره شدن نا سلامتی من شوهرتم باید بریم

شوگا=تو برو تو ماشین من حساب این پسره رو برسم بیام😡 ا/ت=شوگا ول کن حالا یک چیزی گفت. شوگا=انگار خانم مین ا/ت از پسره خوشش اومده😒ا/ت= شوگااااا باز میخوای ناراحتم کنی ول کن اصلا نمیخوام بریم پارتی برگردیم خونه فقط سر راه برام یک بستنی بخر🤣شوگا=هوس های اینموقت منو کشته🤣

رسیدین خونه لباساتو در آوردی خواستی شام درست کنی که شوگا= تو تو این وضعیت نباید کاری انجام بدی من خودم غذا سفارش میدم.ا/ت=مرسی عزیزم شام که خوردیم تو رفتی خوابیدی ولی شوگا به کارش می‌رسید ساعت حدود یک شب بود پاشدی دیدی شوگا هنوز داره کار می‌کنه ا/ت=شوگا پاشو بریم بخوابیم شوگا=الان میام صبح بود بلند شدی دیدی شوگا نیست بهش زنگ زدی شوگا =من سرکارم ساعت پنج میام تو گفتی.....

لایک کنید