پارت ها به هم ربط دارند پس پارت قبل رو بخونید
از زبان م/د:به کفشدوزک و گربه سیاه حمله کردم.از زبان گ/س:(عکس اسلاید معجزه دزد با این تفاوت که دمش یه چ.ا.ق.و.ی کوچک هست)یهو معجزه دزد با چ.ا.ق.و.ی دمش به کفشدوزک حمله کرد.از زبان د/خ:یهو معجزه دزد بهم حمله کرد.وقتی بهم نزدیک بود گفتم: د/ک:گردونه خوش شانسی گربه سیاه منو پرت کرد و چ.ا.ق.و خورد به پای گربه. و گردونه یه گردنبند شبیه گردنبند روباه قرمز بود بهم داد.گربه سیاه رو بردم بیمارستان و رفتم خونه تا معجزه گر روباه رو بردارم ولی دیدم کلا جعبه معجزه نیست! .
کفشدوزک:وای نه!چی حالا چی کار کنم؟تیکی،خال ها خاموش.تیکی :حالا چی کار کنیم مرینت؟به تیکی یه ماکارون میدم.مرینت:نمیدونم تیکی داریم بدبخت میشیم.فعلا بریم ابرشرور رو شکست بدیم.تیکی دختر کفشدوزکی آماده.رفتم و معجزه دزد رو شکست دادم بعد رفتم به گربه سیاه یه سری زدم.دختر کفشدوزکی:دکتر،حال گربه سیاه چطوره؟دکتر:حالش خوبه.
د/ک:خوبه.رفتم و گربه سیاه.(نویسنده عزیز:از این به بعد جای د/ک و مری🐞و جای گ/س و آدرین🐈میزارم)🐞:حالت خوبه پیشی؟🐈: آره خوبم بانو کفشدوزک🐞:😐🐈:چی شده بانو؟🐞:هیچی خوبم بریم دیگه👈؟کت از جایش بلند میشود(کت تا الان نشسته بود)🐈: بریم بانوی من.🐞:خداحافظ پیشی.🐈:خداحافظ با.....🐞:صبرکن پیشی،جعبه معجزه گم شده!🐈:آها......وایسا،چی؟🐞:میگم جعبه معجزه گمشده.🐈:حالا میخوای چی کارکنی؟X_X):🐞:نمیدونم.
اول بلایک
از زبان ا/ش:نههههههههههههههه!عیب نداره.من جعبه معجزه رو به دست نیاوردم،ولی تو هم نمیتونی بگیریش نینی دوزک(ا/ش یا همون لایلا دختر کفشدوزکی رو اینجوری صدا میکنه).هاهاهاهاها هاهاها.از زبان د/ک:رفتم جلوی در خونه.کسی نبود.🐞:تیکی خال ها خاموش.و وارد شدم.جیمز و نارو:سلام مرییییییییی.کجا بودی؟🐞:هیچی بیرون بودم.جیمز و نارو:رفته بودی کجا؟:اه........ خوشبختانه مامانم نجاتم داد.سابین:مرینت،امروز تولد دایی چانگ هست.میتونی با الینا بری چین؟تعطیلات هم از امروز شروع شده.
بای عزی/زان
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داستان خوبیه
مرسی
خواهش😐
ادامه اش تو این اکه بیا تو این بقیه اش رو بخون
میگم این الینا کیه؟؟؟
یه تست ساختنم معرفی شخصیت های داستانم برو توش میفهمی
رفتم ممنون،
باحال بود
میسی