
کتی پوزخندی زد و به خود گفت : "این فقط یک شوخی مسخره است." چرا که متن آن واقعا مزحک و غیر عقلانی بود.کتی کمی صدایش را بلند کرد و گفت :"من باور کردم آنیا!شوخی جالبی بود!"کتی با صدای نسبتا بلند شروع به خندیدن کرد و به خوابگاه کوچک اش بازگشت.
کاتیا پرتاب توپ را متوقف کرد و به خواب عحیب فکر کرد.آن خواب گرچه مزحک بود احساس میکرد حقایقی نهفته است.مانند کتابی جنایی که باید آن را سال ها تحلیل و تجزیه کرد.تقریبا هوا تاریک میشد.اهمیتی به سختگیری های خانم جونز نمیداد.خانم جونز میگفت که باید ، قبل از ساعت ۸ بخوابند.که از نظر کاتیا عاقلانه نبود چراکه چهار بامداد از خواب برمیخیزید.
خوشبختانه خانم جونز نیز ، به آن قوانین سختگیرانه پایبند بود.افکار کاتیا از آن خواب مزحک به سمت نقشه هایی که تک تک قوانین خانم جونز را میشکست رفت.برایش جالب بود که زیرزمین جایی که همه جیز نگهداری میشود از بچه ها چیزی هست؟!شاید میتوانست نیاکانی را بیابد و از آن یتیم خانه خلاص شود.
دختری با پوهای بور و چشمانی قهوه ای رنگ ، با استرس به آینه قدی در اتاق بزرگ اش خیره شده بود.پیراهنی آستر دار فیروزه ای پوشیده بود.پیراهن اش تا پایین زانو هایش میرفت و با طرح ترمه دست دوز تزیین شده بود.اتاق او ترکیب از رنگ شیری و سفید بود.از رفتار و اتاق اش راحت میتوان حدس زد او اشراف زاده است.در چوبی سفید رنگ اتاقش به صدا در امد.دخترک حدس میزد برادر اش دارین تد جونز است.مانند همیشه حدس هایش درست بودند.برادرش با لحن هنیشگی اش گفت :"اماده نشدی؟لانا آندورمیدا جونز اگر این بار هم تا لنگ ظهر بخوابی والبرگا حسابی عصبانی میشه."
لانا اخمی زد و با قدم های بلند به سمت در رفت و آن را باز کرد.با لحن مبتکری گفت :"من فقط یکشنبه ها صبح پانمیشم!اگر لطف کنی و مسخره نکنی...و البتهه باید بهت بگم خیلی شبیه اون بازیگر ماگلی"لانا میدانست سخنان اش باعث عصبانیت برادرش میشود و او هیچ از اینکه او را با آن بازیگر ماگل نسبت دهند خوشش نمیامد.البته لانا اشتباه نمیگفت.دارین تنها تفاوت اش با آن بازیگر این بود که جادوگر به دنیا آمده بود.
امیدوارم خوشتون اومده باشه🎄🧹🦉پارت ۱۲ هم امروز میزارم🦉🧹🎄برید نتیجه برای چالش🎄🧹🦉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داستانت خیلی خوب بود خیلی خوب نوشته بودی کم تر کسی رو سراغ دارم انقدر شسته رفته بنویسه...چالش ۱ دوست داشتم مثل آدری هپبورن بودم چالش ۲ نمیدونم بازیگر زیاد نمیشناسم
قشنگ بودددد
🎹🎼
عالی
جواب چالش ۱ : اما واتسون
جواب چالش ۲ : گری اولدمن ؟ ( تنها چیزی که به ذهنم میرسه 😂😂 )
چالش اول منم باهات موافقم🎐
چالش دوم شبیه لئوناردو دیکاپیو😐😇
مممنونممم هانا
راستی من تو سایت qoutev هستم Andormida
بعد چیزه
تستجی داره همش مسخره بازی درمیاره میخوام برم اونجا داستانو بزارم و کارارو انجام بدم..
اگر تونستی عضو سایت بشی خیلی خوب میشه😇💙
عضو سایت ؟ خودم یه اکانت فعال اونجا دارم ، اسم اکانتم کلارا است ، در واقع همون نویسنده شاهدخت رونام اکانتم پریده ، ولی حتما میرم اونور پیدات میکنم خواستی بهم پیام بده ، اکیپ ما که همشون هم اینجا بودن و نویسنده های ماهری هستن خوشحال میشه یه عضو تازه داشته باشه 😊
🎹🎼🙂
اندرومیدا وارد اکانت افیشال شو و اینو تو تست ها بزار
سلام من مانولم ایدلم و تازه دبیو کردم🤎
اسم فندومم چاکلت بلو عه و رنگشون ابیه 💙
ولی حمایت هام خیلی کمه 🥺💗
میشه چاکلت بلو شی و ازم حمایت کنی 💙💜💙💜
حتماااا
راستی من فقط میتونم از ساعت ۱۰ تا ۱۲ صب باشم
چون اون یکی نتمو نالود کردم😔😂
اوکی اجی باش
🤣🤣🤣🤣
نهههه
نمیتونممم وارد شممممم
اخه بزار من بیام بیرون
اومدم تو برو
میزنه اطلاعات ورود یکی نیست🙂💔
aaa2021aaa
aalywndr@gmail.com
این 2 تاس
تنکسسس👀⛤
عشقمم کجاییی
همین جام