متیو:فلورررر.فلوریا:چته سرمو بردی؟.متیو:توهمی چیزی هستی؟من که فقط یه بار صدات کردم/= ماماننننن فلور توهمی شدههههه.فلوریا:متیوووووو اوف.بلاتریکس:چیشده/:متیو:فلوریا دیوونست.فلوریا:نه خیلی آدمای این خونه نرمالن از دستتون خسته شدم اه.
دیگه چند ساعت از اوت موقع گذشته بود و ساعت ۱۱ شدع بود ساعت ۱ قرار بود بریم هاگوارتز الانا بود که بابا پا بشه برای جلسه مرگ خواران من هنوز مرگخوار نشدم اما متیو شده.ولدمورت:فلورررر.فلوریا:بله پدرر؟ولدمورت:بیا پایین.فلوریا:بلع پدر چیکارم داشتید؟.ولدمورت:چرا با مامان و برادرت اینجوری رفتار میکنی؟.سرمو انداختم پایین و گفتم:ببخشید پدر.ولدمورت:خوبه پاشو برو آماده شو بیا برای جلسه.فلوریا:من؟ولدمورت:بله خودت میخوام عادت کنی درضمن امسال با خانواده مالفوی میری هاگوارتز برای کریسمسم میری اونجا تو هاگوارتز نمیمونی فهمیدی؟فلوریا:بله چشم پدر.ولدمورت:خب حالا برو لباست رو عوض کن.فلوریا:باشه.رفتم بالا و یه لباس مشکی خوشگل و شیک ورداشتم با کفش پاشنه بلند مشکی پوشیدم.(عکس لباسش این اسلاید مدل موهاش اسلاید بعد)
عالیهه
مرسیییی بلوبریم🥺🧡💚
پارت بعد پلیز
چشم🙂🧡
بیبی لطفا فالوم کن مرسی آرمی هستم
چشم کیوتم منم آرمیم😃
مرسی بیب
ادامه بده
حتما😁🧡
من منتشر کردم دنبالم کن
ممنون و چشم