بازم منم محمد
کل حرف ها با با مرینت ، من فهمیدم ادرین کت نواره و اینکه این نامه را داده به من از یک طرف خوشحال و از یک طرف ناراحت اون موقعی که کت نوار باید عاشق من باشه وقتی که من دوسش دارم نیست وقتی که من عاشق ترینم ولی نیست ولی این خوبه که ادرین یا همون کت نوار ادرین و منو یا همون مرینت دوست داره
همون موقع ای که ا ادرین نامه را داد به لیدی باگ من به کت نوار گفتم با سه و رفتم خونه و نامه نگاه کردم و گذاشتم تو صندوق یزگم و درش را دهتا قفل کردم تا اون دختر نادیا شاماک نیاد دو باره شرور سه توی مغزم گفتم خانوادگی فوضولن 🤗 بعد رفتم شام خوردم و آمدم با تیکی حرف زدن و بعد خوابیدیم
فردا زود از خواب بلند شدم و رفتم مدرسه و رفتم تو کلاس و رفتم پیش ادرین نشستم و زنگ تفریح خورد و من رفتم با ادرین حرف زدم که گفتم اگه میشه خواهشن ساعت ۵ بیا پارک بغل خونه ما ادرین گفت باشه و رفت نشست روی صندلی و من رفتم پیش الیا و گفتم به همه بچها بگو ساعت ۵ بیان پارک بغل خونه ما
الیا به من گفت چرا دیگه جلوی ادرین به پت پت من من نمی آفتی گفتم بخاطر اینکه فهمیدم آنم و بعد حرفم را قطع کردم الیا گفت چرا حرفت را قطع کردی گفتم هیچی چون زنگ خورد
از زبان ادرین ، بچها ببخشید گفتم همش از زبان مرینت ، مرینت بهم گفت ۵ برم پارک دم خونشون منم گفتم باشه چون میخواستم حسن را بهش بگم چون شاید لیدی باگ حسودیش شده و نامه را نداده به مرینت بخاطر همین م خوام بهش بگم تو فکر بودم که زنگ خورد رفتم سر کلاس و رفتم همش تو فکر بودم که دیگه مرینت با لکنت با من حرف نمیزنه
بزن بعدی
بزن بعدی
بزن بعدی
رفتم پارک که دیدم دوستام اونجان به من گفتن تولدم مبارک تعجب کردم چون خودم یادم نبود که امروز تولدمه که مرینت اومد جلو و گونه منو ب#و#س#ی#ی#د ومن بیشتر تعجب کردم و تو ذهنم گفتم اونم شاید منو دوست داره به حر حال همه رفتن و منو مرینت موندیم و مرینت گفت من تو رو دوست دارم تعجب کردم جوری که انگار گوجه و توت فرنگی را پیوند دادن
نظر فراموش نشهههههههخخ خخخخ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عزیزان این دادمون هیتره
عالی بود اگر یه داستان غمگین اما در عین حال زیبا می خوای به داستان من سر بزن باور کن پشیمون نمیشی😉
اولین نظر مثل بقیه تست ها خخخخ عالی بود سریع قسمت بعدی را بزار جان مادرت بزار
خوب بود ولی بیشتر بنویس خیلی حجم پارت هات کمه
داستان منو هم بخونید