هرزندگی بالا بلندی هایی داره
از دید مسیح :وقتی رفتیم خونه گابریل با اشتیاق گفت :حدس بزن کی اینجاست مسیحا هم تعجب کرد گفت :اممممم کی بابا؟؟؟ گابریل گفت :الکی (الکساندر پسر خاله جون جونی مسیحا هست الکی صداش میکنن مسیحا و الکی از بچگی باهم بزرگ شدن) از شادی یهویی مسیحا جا خوردم که یهو الکی از طبقه بالا اومد پایین و یه راست مسیحا رو بغل کرد. 😣از مسیحا :وای الکی کی اومدی نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده راستی چه خبر از ملودی؟؟؟ (ملودی=خواهر الکی) الکی:دیشب دیشب اومدم دیدم نیستی نگرانت شدم دختر جون کجا بودی تاحالا!!! گفتم :با عجقم رفته بودم خونه ویلایی
الکی نگاهی به مسیح کرد و گفت :سلام جناب از دیدنت خوشبختم اما مسیح انگار یکم عصبی بود بعد چند دقیقه زل زدن به الکی سلانش کرد و گفت مسیحا یه لحضه بیا رفتم ببینم چیکارم دا, ه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
والا باور کن من هشت روزه که این کارو میکنم یه تست دادم جون میکنه تا منتشر بشه 😭😂😭😂😂😭