10 اسلاید صحیح/غلط توسط: Catrin انتشار: 4 سال پیش 498 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلااااااااااممممم دوباره کاترین اومد با پارت سوم این پارت خیلی قشنگه راستی این رمان در باره زندگی کاترین و لوکا و مرینت و ادرین هست از الان بگماااا باز نگین نگفتی
یه خورده با مامان و بابام گیم بازی کردیم و خندیدیم و خوش گذروندیم ساعت یک ربع به ۴ بود رفتم و لباس پوشیدم و رفتم زیر برج ایفل و منتظر شدم کاترین و کارمن اومدن و بعدش هم ادرین و نینو به بچه ها گفتم خوب؟! ادرین و نینو و کارمن گفتن خوب ؟ خوب که چی؟! کاترین گفت منظورش اینه که حالا کجا بریم 😏 من گفتم:اها اره الیا مدام سلیقش عوض میشه حالا چیکار کنیم چی بخریم برای جشن کادو چی بخریم؟!
کاترین گفت :هیچ کس اندازه من الیا رو نمیشناسه حالا بریم خرید ببینیم چی پیدا میکنیم. کارمن گفت :باید کسیرو پیدا کنیم که از چیزای قشنگ و اسپرت سر در بیاره . کاترین: اممممممممم از کجا میدونستی که الیا سلیقهی اسپرتی داره؟ کارمن:😐😑 اِهیانن منم مثل تو از بچه ها چیزی نمیدونم؟ کاترین:آه اره یادم رفت.
اها راستی نظرتون چیه به ارور بزنگم بگم بیاد اون سلیقش عالیه. بقیه همه باهم:اره به ارور بگو! کاترینم به ارور زنگ زد خواستیم سوار ماشین ادرین بشیم که کارمن و کاترین (بچه ها ازین جا به بعد که میخوان سوار ماشین ادرین شون بشن ارور اومده و رسیده پیششون) سوار نشدن و گفتن: له میشیم!😐_عه اع ام خوب حالا چیکار کنیم(این مرینت بود بچه ها)؟ کاترین:ما هم ماشین داریمااا بیاین ببینم. همه باهم گفتیم خوب تعدادمون از دوتا ماشین کم تره هااا . کاترینم در جواب گفت که کارمن ماشینش رو همین جا میزاره و همه با ماشین من میریم ادرین برای بادیگاردتم جا هست! بادیگارد ادرین سرشو به معنای نه تکون داد و به معنای اینکه من با ماشین خودم میام و سوار ماشینش شد همه راه افتادیم کارمن و کاترین جلو بودن و ماهم پشت بودیم خداییی خیلی جاداره ماشینشون یکی دیگه ی من اونجا جا میشه 😂
کاترین سقف ماشین رو باز کرد خیلی حال میداد اهنگ فرندز رو گذاشت و صداشو زیاد کرد که نصف شهر انگار صدای اهنگ رو میشنیدن. رفتیم خرید خدایی سلیقهی ارور خیلی خوبه خرید کردیم و برناممون این بود که خونه کاترین و کارمن (امارت نایت گرل) رو تزئن کنیم. روز جشن👈( اها راستی اینو بگم که روز جشن خونرو تزئن کردن) رفتیم امارت نایت گرل و کلی شیرینی لازم داشتیم که از مهمونا پزیرایی کنیم میخواستیم سفارش بدیم اما کاترین سر لج افتاد که نه باید شیرینی درست کنیم زنگ زد به مدیر برنامش و گفت که هرچی برای درست کردن انواع شیرینی لازمه بگه بخرن و بیارن که کلی کار داریم یه کم طول کشید و تا وقتی گه وسایل رو بیارن ماهم پیش بند بستیم مواد رو اوردم پرسیدم کتاب اشپزی کجاست و کاترین گفت کتاب بی کتاب خودم تمام دستورارو از حفظم ، ادرین و نینو هم مجبور شدن کمک کنن حتی بادیگارد ادرین😂😂😂 با پیش بند نمیتونین تصورش کنین خیلی با مزه شده بود . اون شیری هارو قرار بود بزاره توی فر(اشتباهس نگیرین بادیگارد ادرین رو میگه البته در اصل جمع بسته)
تا خواستم به مواد دست بزنم و ارد رو باز کنم کاترین زد رو دستم و گفتم: اخخخخخ چته .!؟ اونم در جواب گفت چم نیست اول موهاتو درست کن نمیخوام لا شیریها یه رگه موی ابی باشه هرکی ندونه فکر میکنه خوامست میخورتش😂😂😂😂😂😂😂 منم گفتم خوب موهامو چطوری درست کنم؟ اونم گفتش با من بیا انگاری میدونست که نمیخوام کسی منو با موهای باز ببینه منو برد تو اتاق و موهای منو خودش رو گوجه کرد بعدش هم کارمن همون جا موهاشو گوجه کرد و من گفتم خووووبب جالا بریم سرکار یه هو یه کش تو دست کاترین دیدم با خودم گفتم نکنه میخواد موهای منو دوباره ببنده که دیدم داره اینجوری به ادرین نگار میکنه😈 پرید سمت ادرین اونو نشوند روی سندلی میز ناهار خوری و نوهاشو بست 😂😂😂😂😂😂😂 عین بچه هایی که موهاشون بلنده با کش موهاشو بست خیلی با مزه شده بود . قیافه همه ما بجز ادرین:😂 ادرین:😑😐😬 واااییی خوب بعدشم رفتیم سراغ کارمون
اول ماکارون پختیم چی شده بود حیلی خوش مزه بود بعدش دونات پختیم و بعدش شیرینی خامه ای من تا خواستم یکی امتحان کنم دوبکره کاترین زد رو دستم تا بهش نگاه کردم دور لبش خامه ای بود و تو دستش ۴ تا شیرینی خامه ای . شب جشن👈 همه خیلی اسپرت لباس پوشیدیم و همهی کسانی که الیا دوستشون داشت بودن الیا فکر میکرد یه دور همیه وقتی اومد چراغا رو خاموش کردیم و منتظر شدیم اومد تو و یه هو همه سوپرایزش کردیم اشک از چشمای الیا میومد معلوم بود که چغدر خوشحال بوده نینو دیجی مراسم بود یه اهنگ رمانتیک پخش کرد همه اومدن وسط ارور متسفانه اون شب بخواطر اینکه باید یه سر به برزیل میزد اونجا نبود😧 خیلی کمکمون کرد توی انتخواب وسایل حالا بگزریم الیا و نینو هم داشتن میرقصیدن ادرینم به من پیشنهاد رقص داد ماهن رفتیم برقصیم (واااییییییییی نمیتونم بگم قلبم داره میزنه بیرون مثل تولد کلویی) داشتیم میرقصیدیم برای اولین بار الیا به ما گیر نداد لوگا به کاترین پیشنهاد داد و مار ک کارمت هم باهم رقصیدن فوقلعاده بود یه شب کاملا رویای بود یه هو چشمم به الیا خورد داشت دم گوش نینو یه چیزی میگفت و زیر چشمی کاترین و میپایید فهمیدم سوژه پیدا کرده واسه خودش ووووووووووووو
نقششو عملی کرد و همون طوری که منو ادرین رو توی جشن کلویی به هم نزدیک کرد همون ترفند رو روی کاترین و لوکا سوار کرد واااییییییییییی😍😍😍 (عشقووولیییییی)
کاترینم که خودش از خدا خواسته!😂😻معلوم بود چطوری قلبش داشت تند تند میزد خوب بعد از مهمونی همه رفتیم خونمون و ادرین منو رسوند خونه تارفتم بالا لباسمو در اوردم و رو تخت ولو شدم سریع گوشی رو رو ساعت میخواستم بزارم که تیکی گفت نمیخواد فردا شنبست بگیر بخواب(دوستان اروپایی ها یکشنبه و شنبشون تعطیله) و منم خوابیدن اووووخخخییییی خیلی خوش گذشت
صبح روز بعد👈 از خواب بلند شدم و ساعت رو چک کردم واااییی دیر شد خخخخخ امروز تعطیلهه😂😂😂 ساعت ۱ ظهر بود انگاری بد جور خسته بودم خوب بعید نیست دیشب تا ساعت ۳ بیرون بودم از تخت اومدم پایین و دیدم که همین جوری لباسامو انداختم رو زمین 😂😂😂😂😂 یه کی نکردم جعمشون کنم خخخ الان جعمشون میکنم رفتم لباسام رو جمع کنم که کنار کمر بند لباسم که چیزی پیدا کردم(یه پیراهن صورتی با کمر بند بود خیلی نانازه) یه نامه بود بازش کردم(هده اقل اول لباساتو جمع کن😂) توش نوشته بود:مرینت عزیز میدونم که وقتی این نامه رو باز کردی خیلی تعجب کردی که چرا کنار کمر بند لباسته نمیتونستم اینو توی مهمونی بهت بگم ولی.......... ولی من دوست دارم. داشتم باخودم میگفتم هرکی بوده توی مهمونی بوده ولی کی میتونه باشه ادرین که نیست درسته توی مهمونی باهم رقصیدیم اما دلیل نمیشه کار اون باشه😯 یا شایدم باشه..........! فقط دستای ادرین دور کمر من بود نه کس دیگه کسی خم از پشتم رد نشده نکنه قبلا موقع رفتن گذتشتن کنار کمر بندم؟! کلی فکر ذهنم رو در گیر کرد نامه رو گذاشتم توی کیفم که کسی پیداش نکنه اخه توی پاکت نوشته بود مهرمانه منم نمیخوام کسی بدونه که یه همچین نامه یا هم وجود داره داشتم لباسم رو اویزون میکردم که متوجه چیزی شدم(لابد بازم نامه_نه بابا یه نامه بیشتر نبود وگرنه لباسم پر نامه میشد) لباسم هم چنان بوی ادرین رو میداد لباس رو گذاشتم تو تختم دلم نمیاد بزارمش تو کمد
گذاشتمش تو تخت و رفتم پایین تیکی هموز خواب بود برای همینم خیلی اروم راه رفتم و اروم رفتم پایین مادرم گفت :ظهر بخیر دخترم دلمون نیومد واسه صبحانه بیدارت کنیم برای همینم گذاشتیم بخوابی بیا ناهار حاظره پاستا داریم از هموناکه دوست داری.گفتم:ممنون مامان اخ جون پاستااااااااااااااااااا هورااااا رفتیم و ناهار خوردیم. رفتم تو اتاقم و رو تختم ولو شدم و لباسم رو بقل کردم(بیجنبه😂😂😂😂) تیکی هم کم کم بیدار شد و گفت صبح بخیر مرینت چرا انقدر زود بیدار شدی؟ گفتم صبح ؟ هح تیکی الان سر ظهره تیکی: چیییییی اوا چرا اخه _چونکه دیشب دیر خوابیدی منم ساعت ۱ بیدار شدم.................
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
مگه ادرین بو داره😂😂😂😂🤣🤣🤣
واااای خیلی قشنگ بود
میشه یه کاری کنی آرور برای همیشه بمونه برزیل؟
امممممممم خوب قراره شخصیت های جدید هم اضافه بشه ولی نگران نباش ارور فعلا تا وقتی از دواج کنه بین بچه ها میمونه و بعد از دواجش ممکنه فقط و فقط یک یا دوبار تو داشتان بیاد ولی از داستان خارج میشه و برمیگرده برزیل
من نمیدونم چرا هر داستان میراکلس شخصیت جدید از من درآوردی داره؟چرا اخلاق مرینت انقد....خارج از اخلاق مرینته؟؟یا مثلا میگن کلویی و لوکا باهم میشن کارمن یا اونیکی دوستش که اسمش یادم نمیاد😅چرا با لوکا هست.ولی درکل داستان خوبیه زود بذار به داستان ماه کامل منم اگه میخوای یه سر بزن
امممم خوب اره درسته شخصیت جدید داره ولی اگه دقت کنی چون که در میراکلس اینده هم شخصیت های جدید اضافه میشن نویسنده ها سعی میکنن که تعریبا یه شخصیت معروف یا معمولی رو وارد داستان کنن که بیننده ها بیشتر جذب رمان بشن برای مثال من یک رمانی هست که اسمش رو یادم نمیاد خیلی ازون رمان خوشم اومده و اون رمان شخسین های جدید داره و درسته که جول و ناتانئیل باهم میشن ولی این طور که توی اون رمان نوشت برادر مرینت(شخصیت جدیده) مارسل هولدر معجزه گر گرگ سفید میشه و کلی اتفاقات دیگه برای همینم خواننده رمان بیشتر جذب رمان میشه! تازهههههه هنوز برای رمان کلی شخصیت جدید در راهه مجستیا جغد شوالیهههه حتی کلی ابر قهرمان (ابر قهرمانای من دراوردی اخه من عاشق ابر قهرمانای جدیدم)
راستی میخوام برای رمان کاری کنم که کاگامیاز پاریس بره و لایلا هم میره هولوف دونییییی😆(میره زینداااااااانننن شاید بره امید وااااارررم ایشالااااااااا)
خوب بود
داستان منو هم بخونید
ممنون ولی بگو اسم رمانت چیه من همرو شانسی میخونم😂😂😂😂😂😂
مثل بقیه تست ها نظر اول خخخ عالی بود سریع بعدی را بزار خیلی دوست داشتم میخوام بدونم اون کی بود
کی کی بود؟! من خودم یادم نیست کی بود پارت بعد منتشر شده به منم بعدا بگو کی کی بود!؟😂😂😂😂😂😂😂 اگه منظورت پیکسی و واتر گرله که اونا خیلی تابلوعه فقط پیکسی البته توی پارت ۶ میفهمید پیکسی کاترین یا همون رزیتاعه (چون اسم کم اوردم و میخواستم جالب بشه اسم دوم رزیتا و اسم خودم رو گذاشتم!) بگید توی کدوم پارت کشف هویت بشه