بریم سراغ داستان ...
درحال حرکت بودیم. الکس بخاطر اینکارم سرم غر میزد. درحال حرکت آسانسور یهو آسانسور وایستاد،😐😑و زمین لرزه(زلزله)شد ، زلزله ی شدیدی بود برای اولین بار در ترکیه استانبول داشت زلزله میمود، یکی از محلات ، یهو انگار زنجیر های که آسانسور رو میبرن بالا و میارن پایین و حرکت میدن داشت ول میشد ..یهو اولین زنجیر پاره شد ...آسانسور داشت میوفتاد اگه زنجیرهای آسانسور ول میشد ....که من و الکس میترکیدیم ..😐😐
(نویسنده: یه نکته خیلی مهم ،اگه آساتسور از یه طبقه زنجیرها و یا طناب هاش ول بشه سقوط میکنه و بخاطر برخورد شدید با سطح زمین ، انسانهایی که داخل آسانسور باشن تحمل نمیکنه بدنشون و میترکه )
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عزیزم بعدی کو؟
کی میزاری؟
چه روزی میزاری؟
چند روز داره تایید میشه؟
داستان جیجی و خون اشام منو خوندی؟
لطف میکنی همرو بگی
بعدی رو بزار
تروخدا بعدی رو زود بزار😭
گذاشتمش دوباره درحال بررسی هست .
بعدی میشه زود تر بزاری🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
گذاشتمش 😶یه دفعه عدم تایید خورد .
😭😭😭 نه اخه چرا؟
عالی بوددددد ببخشید دیر دیدم این پارتو🤦🤦
عیبی نیست .
دوستان پارت بعدی رو گذاشتم ۱ هفته از بررسی میگذره و عدم تایید خورده ...درستش میکنم یک دفعه دیگه میزارمش 😶ببخشید
چون حوصله ام سر رفته یه داستان دیگه شروع میکنم .
اما داستان دبیرستان عشق و تنفر داره تموم میشه پارت ۱۵ یا پارت ۲۰ فک کنم تمومش کنم .و یه داستان هم شروع میکنم امیدوارم از هر داستانی که مینویسم خوشتون بیاد .
واییی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی عالی بود قسمت بعدی رو بزار
هورااااا بالاخره این قسمت اومد 😁
مثل همیشه عالیییی بود
خیلی خوب بود من از این الکس خیلی خوشم میاد😂
خیلی قشنگ بود من تعجب کردم که الکس نمیدونه عشق چیه😂😂
خوب الکس تاحالا عاشق نشده یه بچه ی بی جنبه ، پرو ، و خیلی بدجنس بوده ...خیلی هم الکس حسوده ...😶حالا ببین البته داستان داره تموم میشه ..