ع‌ا‌ش‌ق‌ دشمنم شدمp1

خوب هرکی ک تست قبلیم رو خونده باشه (ع‌ا‌ش‌ق دشمنم شدم) شخصیتا و خلاصه ی داستان آشنا میشود پس برو اونو بخون بعد بیا اینجا آفرین😐👏

(علامت نویسنده=)=ا/ت و سوکی و جیمین از شرکت رفتن بیرون.@دخترا ب نظرم بریم ی کافه‌ای جایی من گشنمه.×توعم ک همش گشنته ا/ت تو چی.+واس من فرقی نداره اگه جیمین گشنشه خو ماعم بریم ی چیزی بخوریم با شکم خالی نمشه خوش‌سلیقه باشی.@مرسی هستی.+:)×باشه بریم…@آجی اذیت نکن دیگه×خو میگم اوکیه بریم+حالا میاین یا نه:/×آآآ اومدیم.=جیمین اسنک سفارش داد سوکی قهوه با کیک شکلاتی ا/ت هم هات چاکلت با کیک شکلاتی.

=خوردن حساب کردنو رفتن پاساژ.........(خودتون بگین).×وای چقد لباس مجلسی اینجاست+آره خیلی خوشگلن@من مشکی میپوشم:/+من اینو برمیدارم×منم اینو برمیدارم وای خیلی خوشگله!@من حساب میکنم+باشه×بهتر@......:/(عکس لباساشونو میذارم تو اسلایدای بعدی)

=خوب ی سر بریم پیش نامجونو جانی÷آم نامجون ی خبری برات دارم-چیشده÷این لی ی مهمونی ترتیب داده همه ی صاحبای شرکتای تجاری سئولم دعوتن-آماده شو÷چی؟-گفته همه ماهم شاملشونیم÷آ باشه-لباس منم بیار÷اوکی(لباساشون👆)

=تو مهمونی+سوکی،جیمین×@بله+استرس دارم×وا چرا+بابام میخاد منو ب عنوان وارث معرفی کنه@اینکه عالیه واس چی استرس داری؟+نمیدونم آخه جلو اینهمه آدم تازه امکان داره کیم و سئو هم بیان×واقنی@بهشون اهمیت نده+ولی....=نامجون و جانی وارد شدن=ا/ت تو ذهنش+وای چقد ژذابه نه ا/ت اون دشمنته چرا همچین فکری میکنی^آقای کیم آقای سئو شما اینجا چیکار میکنین÷شما گفتین همه ی شرکتای تجاری سئول…ما جزوشون نیستیم=آقای لی تو ذهنش^نه شماها قاطلین…-خوب شرط میبندم از ما دل خوشی ندارین درسته راستی وارثتون کجاست؟=آقای لی رفت پشت تریبون گلوشو صافکاری کرد^خوب…همه ی شما الان ب این دلیل اینجایین تا وارث شرکت تجاری لی رو بشناسین…ا/ت دخترم بیا=ا/ت خانوم رفت بالا^این خانوم دخترم ا/ت هست تنها وارث شرکت تجاری لی بعد از من لی‌ جانگهون ا/ت این شرکتو اداره میکنه…=همه دست زدن و هورا کشیدن-دختر خوشگلیه÷چ فکری تو سرته-میفهمی+(تو ذهنش)وای این نامجون چقد ژذابه وای ش.ت داره منو نگاه میکنه یا ابلفضل چشمک زد رسما ع.ا.ش.ق.ش شدم ینی…(لباس جانی)

خوب برای پارت بعد 15تا لایک بالای 20تا بازدید بالای 5تا کامنت

مرگ بر اسلاید اضافه

برین نتیجه آنچه خواهید خوانید👈