سلام این اولین تستمه امیدوارم خوشتون بیاد😘
بیوگرافی: اسمت ایسا س و۱۸ سالته تویه خوانده ی نسبط پولدار تو کانادا بدنیا اومدی مادرت کانادایی و پدرت کره ای
صدای در اومد رفتم که درباز کنم دیدم پستچی تو: سلام بفرمایید پستچی: ببخشید پارک _آیسا هستین .(چون پدرت کره ای بود پس فامیلیتم کره ایه)،تو : بله کاری داشتین. پستچی: بله یه نامه از کره دارین . تو: از کره??!! . پستچی نامه رو داد و رفت
برگشتی تو خونه و روی پاکتی که برات اومده بد رو خوندی (نوشته روی پاکت👈 فرستنده پارک_هه گیرنده پارک _آیسا)پاکتو باز کردی: توش یه نامه بایه بیلیط هوا پیما بود که عموت از کره فرستاده تو نامه نوشته بد: آیسا عزیز من و پدرت الان بهت نیاز داریم ،(نکته: تو رشتت طراح و گریمره)با این بیلیط میتونی با اولین پرواز خودتو به اینجا برسونی ، تو (فکرت): بهتره برم هم خیلی وقته کره نبودم هم دلم واسه بابا و مامانم تنک شده(نکته: تو توی کانادا تنها زندگی میکنی).
وقتی جم کردن چمدونات تموم شد . از خونه بیرون رفتی و در و قفل کردی سوار تاکسی شدی وبا بیلیطی عموت غرستاده بود به کره رفتی
وقتی رسیدی کره دیدی عمو و بابات منتظرن که تو بیایی توبا دیدن اوتا کلی ذوق کردی و رفتی پیششون .بعد از سلام و احوال پرسی تو گفتی: حالا چی شده که منو تا اینجا کشوندین?? بابا: ما برای شرکت بیگ هیت که.... ......کار میکنیم تو: خب عموت : بیگ هیت به یه گریمر حرفه ای نیاز دار تا براشون کار کنه بابات: ما فک کردیم چون تو یه گریمرو طراح ماهری هستی عموت: ما تورو معرفی کردیم تو : من از خدامه وا سه بیگ هیت کار کنم بابا و عموت از شنیدن این حرف تو خیلی خوشحال شدن فردا ظهر قرار بود با بیگ هیت مصاحبه کنی رزومه تو امده کردی و رفتی بخوابی
فردا: از خواب بیدار شدی و یه دوش گرفتی وصبحوتوآماده کردی و خورد ظهر شد تویه تیشر سفید با گلای صورتی و یه شلوار جین تنگ پوشیدی و موهاتو باز گذاشتی و یه کتونی آبی پوشیدی
رفتی به موسسه بیگ هیت که دیدی جلوی در موسسه بابا و عموت منتظر تو ان رفتی جلو سلام کردی بابات: سلام آیسا آمده ای بریم تو: بله چه جورم بعد همگی خندیدن
رفتی با تو مصاحبه کردن و انقاری ازتو خوششون اومده بود مدیر عامل ها گفتن: تبریک میگم شما قبول شدید امید واریم موفق باشید تو: واقعا من قبول شدم . وای خدای من . خیلی ممنون واقعذ ممنونتونم
برای اینکه عمو وبابا تو اذیت کنی الکی چهره ی غم گرفتیو گفتی من قبول شدم بعد همه با هم خوش حالی کردین عموت: پس با ید امروز جشن گرفت از اون ور چانیول (یکی از اعضای گروهexo💜) داشت قایمکی نگاتون میکرد که بابات دیدش و بهش گفت: سلام قربان از کی اینجایی
امید وارم که خوشتون اومده باشه لطفا نظر بدین✌✌💙💙
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
با این که اولی تستت بود خوب بود
خیلی ممنون بابت داستانت ولی چرا همتون که از بی تی اس وانشات مینويسن همش یکی از اعضای اکسو بده من واقعا اکسو دوس دارم و اکسوال هستم داخل این داستان هم مطمءنم چانیول بد میشه🙄در صورتی که اکسو هیچ مشکلی با بی تی اس نداره.