مغرور (تهیونگ) فصل ۲ پارت ۱۲ آخر

(بعد از یک سال)تهیونگ=منتظر بودم برم دنبال سوآه از ارایشگاه میخاس موهاشو رنگ کنه سوآه زنک زد جواب دادم گف که کارا تموم شده رفتم دنبالش واو موهاشو پایینشو سیاه کرده بود گوگول بود سوآه=خب بریم کجا؟ تهیونگ=بستنی میخام

سوآه=پس بریم بستنی بخوریم تهیونگ=یسسس فایتینگگگگگ سوآه=برو دگ تهیونگ=باش دیگههع سوآه=برووووووو تهیونگ=باشششش رفتید بستی فروشی تهیونگ توت فرنگی ای سفارش داد تو ام قهوه ای نشستید سره میز تا بستنی هاتونو بیارن تهیونگ=تو دوس داری با مح ازدواج کنی😂سوآه=اوهوم حتما تهیونگ=فقط من ۵ تا بچه میخوام سوآه=نه اصلا دوس ندارم با تو زندگی کنم😐🤌تهیونگ=😂😂

حالا دیگ تو تهیونگ عروسی کردید و به خوبی و خوشی زندگی کردید و هیچ جلل خالقی زندگی تونو بهم نزد باعییی برای داستات بعدی منتظر بمونید😐🧡

لعنت بر اسلاید اضافه😐🤌