مغرور (تهیونگ) فصل ۲ پارت ۱۱

سوآه=تهیونگ و از خودم جدا کردم سوآه=تهیونگ چت شده😐تهیونگ=مگه یادت نمیاد چه اتفاقی افتاد بیرون بودیم؟ سوآه=نه مگه چیشد تهیونگ=عاه ولش سوآه=تهیونگ بهتره برگردیم زیادی تو ایچئون موندیم تهیونگ=باش فردا راه بیوفتیم؟ سوآه=اوهوم

رفتید خوابیدید صبح بلند شدید راه افتاد رسیدید سئول سوآه=تهیونگ مرسی خیلی بهم خوش گذشت تهیونگ=به منم همینطور خدافظ سوآه=خدافظ تهیونگ رف رفتی خونت درو بستی دلت درد میکرد رفتی رویه مبل یه لحاف کشیدی روی خودت تا بهتر بشی اما هی بدتر میشد هی عرق سرد میکردی و رنگ و روت پرید آخر از درد دلت از حال رفتی

(دوروز بعد) داستان از زبان تهیونگ تهیونگ=پووف چرا هر چقد به سوآه زنگ پیزنم جواب نمیده سوییچ و برداشتم به سمت خونه سوآه حرکت کردم رسیدم در زدم جواب نداد دوباره در زدم جواب نگران شدم تهیونگ=سوآه اوهوی سوآههه

تهیونگ=نمیشه درو شکوند امنیتی عه گوشیو بر داشتم زنگ زدم گوشمو گذاشتم رویه در گوشیش تو خونه بود به پنجره بالا نگا کردم باز بود ماشین پارک کردم جلوی پنجره رفتم روی سقف ماشین و از پنجره رفتم داخل تهیونگ=سوآه عه تو اتاقش نیس رفتم تو حال

تهیونگ=عه اون سوآه نیس رویه کاناپه😐 یعنی خوابیده رفتم جلو رنگش پریده بود دستمو گداشتم رو پیشونیس داغ بود تکونش دادم تهیونگ=سوآه سوآه بلند شو سوآه=تهیونگ تویی عایش ببخشید حالم خوب نبود تهیونگ=چرا هر چقد در زدم جواب ندادی سوآه=حتما خوابم سنگین بوده

تهیونگ=مطمئنی حالت خوبه آخه رنگت پریده تب داری به گفته خودت حالت بده سوآه=گفتم که حالم خوبه تهیونگ=پس خیالم راحت باشه سوآه=اوهوم تهیونگ=باش پس من یکم کار دارم باید برم اگه کاری داشتی فقط زنگ بزن من یه سوته میام اوکی؟سوآه=باش ممنون

تهیونگ رف سوآه=وای چرا بش نگفدم دو روزه هیچی نخوردم نه آبی نه چیزی و از اون موقعی که از مسافرت برگشتم خوابیدم عایش ولش تا اومدم بلند شم چشمام سیاهی رف دوباره نشستم سوآه=وای باید برم دکتر ولی هی میخاستم بلند شم چشمام سیاهی میرف

خب دیگه این پارتم تموم شد برو اسلاید بعدی اگه پارت بعدو میخوای

خب اگه پارت بعد رو میخواید باید این تست ۶ تا لایک بخوره ۶ تا ام کامنت داشته باشه و بازدید هاش بالای ۱۰ تا باصه اگه شرطا کامل نباشن از پارت بعد خبری نیست