
بزیم
این یه چجور لباسیه خیلی ارزشمنده اینو از کجا آورده یهو یه نور سفیدی از پنجره خورد ب اتاق رفتم بالکن دیدم ماه داره ب طرز عجیبی میدرخشه یهو نوری سمتم پرت شد ک افتادم زمین حساس قدرت فراوان میکردم احساس میکردم بدنم کلا در حال تغیره بعد چند دقیقه ک به خودم اومدم رفتم جلوی آیینه وای خدایا این این چطور ممکنه یه لباس مخصوص سیاه با یه الماس قرمز کوچیک ک وسط سینه ام بود و داشت میدرخشید بعد صدای تینا رو شنیدم ک داشت صدام میکرد سریع لباسم رو عوض کردم و رفتم بیرون ت. ن : سوییتی اینجایی س. ی : آره گلم حتما خسته ای برو بخواببعد رفتن تینا منم رفتم تو اتاقم خوابیدم از زبزون تینا :
اصلا خوابم نمیبرد فقط داشتم ی اتفاقات اخیر فک میکردم ک یهو یاد اون کتاب عاشقان افسانه ای ( اژدها و دیو سیاه و نگهبان های افسانه ای) افتادم اونجا نوشته بود ک نگهبان های افسانه در آینده دوباره بر میگردند و با بدی ها مبارزه میکنن بعد ب دستام نگا کردم و یه اشیا رو هدف گرفتم و تو دلم گفتم منجمد شو بعد از دستم یخ پرتاب شد و اون اشیا کلا یخ زد بعد یه اشیا دیگه رو هدف گرفتم و گفتم ذوب شد بعد از دستم آتیش پرت شد و اون اشیا ذوب شد دستام رو گذاشتم رو سرم یعنی من نگهبان افسانه ای هستم ک کریستال دوباره صدا داد دستم رو گذاشتم روش ک صحنه ی یه جنگل سرسبز و نورانی ک یه کلیسای بزرگ وسطش وجود داشت بعد ک به خودم اومدم لباسام رو پوشیدم و پرواز کردم سمت اون جنگل وقتی ب کلیسا نزدیک شدم تعجب کردم آخه خیلی قشنگ بود و تو اون تاریکی به طور عجیبی داشت میدرخشید و اطراف جنگل رو هم نورانی میکرد و چند تا نگهبان پری هم داشتن نگهبانی میدادن آروم رفتم جلو تا منو دیدن زود گفتن همونجا وایسا ولی بعد چند ثانیه تعجب کردن و با پته پته گفتن اجازه ورود بدید و همشون بهم تعظیم کردن
با قدم های آروم رفتم داخل کلیسا وقتی وارد شوم دیدم روح هایی ک بال داشتن در حال پرواز بودن تا منو دیدن اومدن جلو و یه آواز خیلی ملایم و آرامش بخش خوندن و بعد تعظیم کردن ک یه پری کاملا سفید پوش ک یه شنل از پر پرنده و بال های سفیو با یه تاج طلایی اومد جلو تا منو دید تعجب کرد همین جوری داشت با شک بهم نگا میکرد ک قطره اشکی از چشمش ریخت بعد زود ب خودش اومد و گفت تو کی هستی چرا او ی اینجا مگه نمیدونی اینجا جای خطرناکیه ت. ن : ( راستی تینا بال هاش نیس اوکی فقط با یه لباس ساده اس) ن من از چیزی نمیترسم بگو ببینم خودت کی هستی پری : برا چی میخوای بدونی من کیم ت. ن : تو منو میشناسی مگه ن پری : برا چی باید بشناسمت ت. ن : پس چرا نگهبان های بیرون تا منو دیدن زود بهم تعظیم کردن و اجازه ورود دادن یا چرا روح های کلیسا تا منو دیدن شروع کردن ب آواز خوندن من دختر عادی نیستم بعد دستم رو گذاشتم رو کریستال و گفتم لطفا تبدیل کن بعد لباسای سیاهم و بال هام سریع در اومدن پری تا این صحنه رو دید
تعجب کرد این.... این چطور ممکنه ت. ن : تو میدونی من کی هستم مه نه پری چیزی نگفت ت. ن : من نگهبان افسانه ای هستم درسته ( با داد) پری : تو.. تو چطور فهمیدی
بچهها لطفا حمایتم کنید لایک و کامنت هم یادتون نره دوستون دارم ناظر جونم لطفا منتشرش کن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
وایی بچهها چند بار پارت 12 رو گذاشتم ولی منتشر نمیشه چرااااا
جون من یکی منتشرش کنه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
همه باهممم عررررر عالییی
میسیییی نفسکم
عالییییی
تنکس بیب
او باکلاس
عالیییییییییییییییی هنه مارت هارو تو نیم ساعت خوندم😂💛
ایول بابا
میسی جیگر
سلام کیوتی دنبال شدی لطفا دنبال کن و به تست های منم یه سر بزن مرسی 🌸💖
چشم گلم
ممنون 🌸
های کیوتی 🖤🤍ما گروه بلک استار هستیم🖤🤍میخوای فن این گروه باحال و کیوت بشی؟اسم فندوم این گروه بلک وایتهاین گروه زیر نظر کمپانی A-S تشکیل شده.متشکل از ۵ تا فرشته:مینهو لیدرمون🧋دارلا📚سانهی🎮سانا👑مومو🖤لطفا به پروفایل مون سربزن ________________________________-مومو ببخشید اگه تبلیغات بود پستت لایک شد💖
باشه حتما
پارت بعدی
لایک و کامنت ها بره بالا چشم میزارم
میسی
عاااللیییییی بببووووددد ااجییی عالی پارتت بععددووو بزااارررر 🥺😁🤞🏾💜🤍😐✌🏻👋🏻
لایک و کامنت ها بره بالا چشم می زارم
وایی آجی میشه تو ناظر بشی اونوقت تست های منو سریع منتشر کنی لطفا
چون الان چند تا تست آپ کردم ولی 1 روزه تو صفه
باش میشم ولی هنوز ۱۵ تا تست ندارم که ☹
۱۵ تا نه ۱۰تا
الان ۸ تا دارم چند تا دیگه میزارم بعد داوطلب میشم 😊
آجی ناظر شدم ولی هنوز چیزی از تو نیومده 😐🤞🏾✌🏻