
اینم پارت سوم ممنون که میخونید اگه دوست داشتید نظر بدین
دوهفته از ان اتفاق میگذرد و شما هنوز برا خودتون شوور انتخواب نکردین (اه پارت اول رو خوانده باشید میفهمید که شوور چیه 😉) مادر بزرگتون خیلی عصبی هست (نکته شما تو کره هستید چه مگه فکر میکنید کره خانواده های اشرافی نداره )قرار بود با اکیپتو ن برین کنسرت اکسو اما تو و شوان زیاد الاقه نداشتید کلا همه ی بیلیطا رو شما گرفتین دیگه داشتی برا همه بلیط میگرفتی که یکی بهت بر خرد
همین جوری دارین با نفرت نگاهش میکنید و یه پوز خند رو لباتونه ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛;؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ تو کنسرت بودین تو و شوان بابی حوصله گی دارین گوش یکنید دارین از سالن خارج میشید که یکی از اعضای به شا بر می خورد و می افتید زمین
حس شیطنت و کرمیتون میزنه بالا بی اهمیت به بادیگاداشون بلند میشی یه سیلی محکم هش میزنی و میگی تو موقع خرید بلیط ها هم به من زدی و منو انداختی عضو :چی شما از کجا فهمیدید معلومه دورگه ای من وا شوان بلند با هم یک صدا و هماهنگ ما حتی اسمت رو نمیدونیم چه برسه به دورگه بودن
اون که خیلی تعجب کرده بودگفت پس چه جوری که صوای یه چیزی نزاشت ادامه بده صدا نزدیک میشه که میفهی صدای تفنگه
تو ایمیلی کاترین و شوان میرید جلوشون و میگید که برن انا میرن شما تا قیافه ی زن رو دیدن داد زدن مارلینا چطور ام کسی نمی دونست شما یه پلیس معمور مخفی هستید یعنی هر چهارتاتون
باهم مبارزه میکنید اما شما باید تزار کنید که کمدبلدین همین باعث شکست شما شد ایمیلی یه تیر خورده بود سرش رو پای من بود دادزدم ایمیلی بلند شو ایمیلی یه احترام گذاشت و گفت باعث افتخاره که باشما همکاری کردم سرگرد شوران بیلان (فامیلتون بیلان بود )هنوز داشت حرف میزد که کم اورد مرد شما داد زدین نه دیگه رفته باید انتقامم رو بگیرم همه تعجب کرده بودن بجز شوان و کاترین
کارین هم به شما پیست ولی جلوی چشای شما رو خون گرفته و هیچ کس رو نمیبینید مردمکتون پیدا نیست رنگ چشاتون بنفش شده بدونه مردمک با تمام قدرت با هاش جنگیدین
دیگه نمیشه کامل کنم میفهمید چی شده
دوستتون دارم اگه دوست دارین نظر بدین
بای .بای بای . خدافس. خدا نگهدار . خدا حافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)