
توی تست قبلی گفته بودم ا\ت به کی برسه بیشتر گفتین تهیونگ چند نفرم گفتن کوک ۰۰۰۰ فعلا بریم سر داستان💕💕
ا\ت: چییی بهوش اومدیی😭 تهیونگ: اره من کجام تو چرا اینجایی؟ ا\ت: 😐 بیمارستان. این سوالو من باید بپرسم چطورت شده تهیونگ: نمیدونم هیچی یادم نیست ا\ت: جدا؟؟ خوب من برم به بقیه بگم. ا\ت: بیاین تو بهوش اومد کوک: چیی 😭💃🏻یسسسس ( باهم رفتین تو اتاق) کوک: تهیونگگگ چطورت شد تهیونگ: نمیدونم هیچی یادم نیست کوک: الان بهتری؟؟ ته: اره فقط یچی هست. کوک: چی ته: هیچی ولش ( شب) ا\ت: امروز خیلی روز مسخره ای بود ۰۰۰ خیلی خستم خوابم نمیبره ایخدا😐💔 کوک: رفتم بدون در زدن تو اتاق ا\ت همینجوری رو تخت افتاده بود😐 کوک: قاتل شیرموز جواب؟؟ ا\ت: با صدای کوک پریدم رو هوا ا\ت: هوییی در میزدی حداقل زهرم ترکیدد کوک: ایح ایح ایح( خنده خرگوشی🤧😂)
کوک: منتظر جوابم. ا\ت: ببین من هیچ حسی بهت ندارم اگرم دارم به عنوان یه دوست و هم تیمیه نمیخوامم ناراحت شی امروز ااصلا وقتی نداشتم که درمورد این فکر کنم کوک: خوب فکر نکن بگو. ا\ت: من خوب یکی دیگه رو دوست دارم😢 کوک: تا اینو گفت خیلی عصبانی شدم جوری که رگ های دستم بیرون زدن
میتونستم ۱۰۰۰۰ تا شیشه رو باهم بشکونم. ا\ت: دیدم کوک خیلی عصبانی شده ساکت موندم و هیچی نگفتم. کوک: اون پسره کیه؟؟ ا\ت: خیلی خوب میشناسی. کوک: کیه😠. ا\ت : هیچییی (عاشقانه میشوددد) ا\ت: داشت میمود جلو با هر قدمش به عقب میرفتم که خوردم به دیوار اومد کنار گوشم کوک: بلخره میفهمیم. ا\ت: منـ۰۰۰ ( رفت بیرون) ا\ت منظورش چیه
(فردا) جین: ا\ت هنوز بیدار نشده😐 یانگ هو: نه من میرم بیدارش میکنم. یانگ هو: ا\ت بیدار شو ا\ت: هواهوممم( خمیازه) بله چیه یانگ هو: مگه نمیخواستی بری پیش ته؟؟ ( ا\ت سریع از جاش پرید) ا\ت: برو منم الان میام ا\ت: رفتم آماده شدم بدون صبحانه رفتم بیمارستان. تهیونگ: خوشحال بودم چون ا\ت قراره بیاد 😃 خودمو میزنم به خواب ببینم چی میگه😂 ا\ت: یااا تهیونگ هنوز خوابی😐🔪. ( وسایلتو گذاشتی ) تهیونگ کوک دوستم داره ولی اگه بگم من تورو دوست دارم میکشتت خیلی عصبانی بود دیشب تهیونگ با این حرفای ا\ت: هم خوشحال شدم هم عصبانی چشمامو باز کردم ا\ت : بی۰۰ دار بو۰۰دییی تهیونگ : اره و همه حرفاتم شنیدم. ا\ت: خوب اونا هیچی 😅😅 تهیونگ : ا\ت تو منو دوست داری؟؟ ا\ت : نه کی گفته😅 سریع از اتاق رفتم بیرون چقد من بی مغزمم آخه چرا گفتمم.

تهیونگ : خیلییی خوشحال شدم که ا\تم دوستم داره😃 ( عکس مودش اون موقع) ولی کوک چی اونم ا\تو دوست داره ۰۰۰ وای نه قطعا اگه بین دوستیمون و ا\ت باشه کوک بی هیچه
باید باهاش حرف بزنم نباید دردسر درست کنه( چون کوک ۰۰۰ بعدا توی دلستان میفهمین خودتون) ا\ت: رفتم تو اتاق تهیونگ با خنده مستطیلی خیلی کیوت شده بود تهیونگ: خوب نگفتی؟؟ ا\ت: چیو؟؟ تهیونگ: خودت بهتر میدونی ا\ت : خوب اره مطمعنا تو نداری😅 تهیونگ: ا\ت راستش میخواستم یحور دیگه بهت بگم نه توی بیمارستان و اینجوری ا\ت: یعنی چی؟ یعنی توهم؟؟ ته: اره خیلیییم دارممم. ( دیگه همینجوری حرف زدینو اینا) ( نیم ساعت بعد)
ا\ت: خوب از کی دوستم داری. تهیونگ: دایتانش طولانیه ولی خلاصه ۶ سال ا\ت: چییی چرا نگفتیی تهیونگ : فکر میکردم ازم بدت میاد ا\ت:😑🔪د
این پارتم تموم شد ببخشید اسلاید ها کم بود امتحان دارم و تند تند نوشتم ناظر عزیزم لطفا منتشر کن اگه بدبود ببخشید چون عجله ای نوشتم💕💕
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییییی
💜💜مرسییی
اونی خودمی
💜💜💜💜
خیلی خوب بوددددددددددددددد دد ادامه بده ولی لطفا امانت رو گند نزن،😂
مرسی
چشمم😂💜