
بزن بریمالبته این قسمت پر از شیطونیه🤪شیطونه از شیطونی های عادی نه ها😂
د.خانم شما متسفانه یکی از بچه هاتون رو از دست دادیم ما واقعا متاسفیم م.مم..گه دوقلو بودن😳 د.بله و شما یکی از اون هارو از دست دادین حتی اگه آقای آگرست شمارو سریع نمی رسوند شاید هردوشون رو از دست میدادین آدرین :حالم خراب بود حتی نمی تونستم برم پیش مرینت بهش روحیه بدم م.اداد....رین مرینت از شوکه بیش از حد قشع(بیهوش)کرد
فیلیکس:حال ادرین خوب نبود ولی مرینت به کسی احتیاج داشت که بهش روحیه بده ف.ادرین ببین میدونم الان اوضاع بده ولی اون زنته (بچه ها مرینت به هوش اومده ها) برو پیشش باید بهش روحیه بدی هم نیمه ی پر لیوان رو ببین امکان داشت هر دوشون رو از دست بدین
آدرین: ا.راست میگی من میرم پیشش ۲ماه از روی اون روز میگذشت ولی مرینت هنوزم حالش خوب بود ولی مرینت از اون روز به بعد دیگه مرینت من نبود شلوغی نمی کرد شیطونی نمیکرد حتی دلم برای اون وقتایی که می یومد اذیتم میکرد تنگ شده ا.مرینت امروز روزیه که قراره جنسیت بچه رو بفهمیم م.ها آره آره میدونم ا.چرا خوشحال نیستی م.ها چرا خوشحالم ولی بدم نه خوشحال (باصدای بلند داشت می گفت) ا.باشه باشه آروم باش م.چطور آخه امروز قرار بود جنسیت دو بچه رو بفهمیم نه نه من نمی خوام جنسیتش رو بفهمم ولش کن وقتی به دنیا میاد میفهمیم ا.اما م.اما نداره نمی خوام به خاطر مرینت جنسیت بچه رو نفهمیدم اینجوری نمیشد تا جایی که من می دونم افسرده گیه مادر باعث آسیب دیدن سلامت بچه میشه باید یه کاری میکردم
که مرینت بچه رو که از دست دادیم رو فراموش کنه رفتم اتاقموم از گاوصندوق جعبه ی معجزه رو ور داشتم معجزه ماهی رو برداشتم(معجزه ای که باهاش می شه حافظه رو پاک کرد) تبدیل شدم مرینت پایین منتظرم بود نهار بخوریم رفتم داخل مرینت منو دید ترسید چون نمی دونست هویتم رو مرینت تا خواست بهم حمله کنه منجمدش کردم معزرت میخوام عزیزم ولی این برای خوبیه تو هست از حافظش همه چیز رو راجب بچه ای که از دست داده بودیم پاک کردم از مال همه ی کسانی که راجب بچه ی دوقلو میدنستن
هم پاک کردم فقط خودم بودم که بچه مو میدونستم معجزه رو گذاشتم سر جاش رفتم پیش مرینت دیدم داره با اشتها غذا میخوره ا. می بینم گرسنت شده م.آره نمی دونم جرا احسلس میکنم دوماهه هیچی نخوردم حالا بگذریم چرا آماده نیستی زود باش پاشو فیلکس گفت جنسیت بچه رو فهمیده جشن گرفتن منتظر مان ا. تو میدونی؟ م.نه بابا قراره سوپرایز بشه ا.هه چه خوب صبر کن الان حاضر میشم
مرینت:حاضر شدیم داشتیم میرفتیم خیلی کنجکاو بودم ببینم بچم پسره یا دختر .......ولی انگار ادرین انگار همچین زیاد خوشحال نیست🤔 م.چیزی شده ا.نه فقط امروز کارم یکم زیاد بود خسته شدم(چه خوب پیچوند😐) م.آهان پس بعد از رسیدن به جشن: ف.مرینت ببین جنسیته بچه توی این بالونه به صورت رنگ موهاتون درستش کردم اگه زرد اومد پسره اگه آبی اومد دختره م.وایی سوزن رو بده زود باش وگرنه من به جاش میترکم
م.ادرین سوزنو بردار باهم بتنکونیم ا.ها باشه م. ۱ ا. ۲ م. ۳ فیلیکس:از بادکنک رنگ زرد اومد ادرینو مرینت خیلیی زیاد خوشحال شدن ولی آخه بچه دختر بود🙄🤐 ف.لایلا بازم چه غلطی کردی ل. من من کاری نکردم🙂 ف.آره جون خودتت من بهت گفتم آبی بزار نه زرد افف حالا بهشون چجوری بگیم
مرینت. خیلی خوشحال بودم که دیدم یه آکوما نزدیک ولی دیگه دیر بود اون اون آکومایی شده بود دستمو گرفت منو به طرف برج ایفل برد .کمککک کمک نمی تونستم
خب دیگه اینم از این راستی من برای بچه هنوزم اسم انتخاب نکردم🤐😬
اگه چیزی به ذهنت رسید تو کامنت بنویس اسمتم بنویس که وقتی دارم اسم بچه رو می نویسم بگم اسمتو بدونن کی گفته😉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لایلا اکوما تیز شده عریرم
تست عالی بس متعالی
اسمش رو بزار آدرینا. مثل اسم ادرین
اسم بچه رو ماری بزار مخفف مرینت
خیلی خوب بود، ولی که آکوماتایز شد؟ 🤔