های گاییز هو ار یو
دیگه نمیخواستم خانواده ام را ببینم میبل نگاهم کرد دیپر ما تنها هستیم بهش گفتم نه ما هم را داریم میبل نگاهم کرد و گفت خوشحالم که دارمت گفتم منم حالم خوب
نبود...........همان موقع در معماکده:استنلی گفت یعنی الان انها مثل بیلند گفتم اره استنلی گفت اونا عسلی های من بودن چی شدگفتم فرار کردن سمت جنگل دیگه ندیدمشون دیپر سرم داد زد تو عموی من نیستی اقای پاینز گفت من یک پاینز نیستم و بعد بع سمت مجسمه دویدند
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
اممم واقعا گیج کننده بود من هیچ هیچی نفهمیدم 🤯