شروع زنجیره عشق! ❤(1)

طبق نظرسنجی‌ای که توی پروفایل قبلیم کرده بودیم بیشتر شما گفته بودید توی داستان جدید نقش اصلی هیون باشه بالاخره متن داستان رو نوشتم 😂 بريم برای شروع امیدارم خوشتون بیاد

{هیون~} {ات×} { راوی [ ]} { سیاه نقش ¥} { دوست ات₩ } {معلم @}فعلا اینارو داشته باشید 😂

[ دانش آموز جدید به مدرسه آمده بود همه میخواستن هرجور شده بهش نزدیک شن توی اولین روز مدرسه اش تونسته بود همه رو عاشق خودش کنه ] @ خب بچه ها ساکت این دانش آموز جدید هوانگ هیونجین هست آقای هوانگ میتونی آنجا بشنید چکار خانم ات _بله چشم [بچه های کلاس از اینکه اون پسر جذاب توی کلاس اونا افتاده بود هول هوله ای ایجاد کرده بود] × سلام.... × فک کنم بهتون سلام کردم ~هوم خب چکار کنم میخوای ازت تشکر کنم؟ ×آه فک نکیردم اینقدر مغرور باشی واقع که بچه های مدرسه عاشق یه مغرور شدن چقدر چندش آور ~ چندش؟ جک خنده داری بود چیه حسودیت میشه اینقدر جذابم؟

×هی هیونجین اینق....~من بهت اجازه دادم هیونجین صدام کنی ×چیییی!؟ داری چی میگی پس باید چي صدات کنم آقای مغرور اها نکنه اسمت هم آقای مغروره؟ ~ نکنه اسم توهم خانم فضول هست ×چی خیلی رو داری نه خیرم اسم من کیم ات هستتتت اینو توی مغزت فرو کن ~هوم اسم مسخره ای داری ×چیییی@ خانم کیم و آقای هوانگ سکوت لطفا ~چشم ×چشم استاد 😒 [بعد از پایان کلاس] ₩هی ات کنار یه پسر جذاب بودن چه حسی دارا هومممم×حس خیلی مزخرفی داره ¥هی ات بهتره سرت توی کار خودت باشه ×یعنی چی ¥ به هوانگ دوس نشو وگرنه عاقبت بدی برات داره ×چی داری میگی تو از اون پسره مغرور خوشت میاد ¥ چی به چه جرعتی بهش میگی مغرور ~بسههه این مدرسه همیشه اینقدر صدا داره [با داد]

¥ آقای هوانگ این دختر روانی داشت بهتون بی احترامی میکردم ~ اوه بازم تو خانم فضول ¥چی آقای هوانگ؟ × بهم نگو فضول مغرور خان ~هه مث اینکه نمیتونی یه جا ساکت بشینی خودت بهم میگی مغرور توقع داری بهت نگم فضول بهتره اول بری اخلاق خودتو درس کنی فضول × مگه اخلاق من چشع او خیلی مغروری اون وقت من باید اخلاقم رو درست کنم ~هی دختر اینقدر صدا نده سرم درد گرفت [به جون خودم اگه لایک نکنید دیگه ادامه نمیدم ]