marinette❤adrien
لیدی:میشه بیای روی برج ایفل؟ کتی:چرا که نه(رفتن رو برج ایفل) لیدی:خوب ادرین میدونی من کجا عشم به تو درست شد؟ کتی:نه... لیدی:خوب... اون روز یادته که هوا بارونی بود و تو داشتی بامن درد و دل میکردی و... بهم یه چتر دادی؟ کتی:پس...(جلو دهنشو گرفت) یعنی... اگه من اون کار رو نمیکردم... الان همو... لیدی: اره همو دوست نداشتمی حالا تو بگو کی عاشق من شدی؟ کتی:خوب... از وقتی که تو مدرسه دیدمت یه حسی نسبط به تو داشتم که تو چقدر دختر خوش قلب و مهربونی هستی... ولی وقتی تو حالت تبدیل شدت دیدمت... عاشقت شدم از اول تا اخرش موقعی که شرورا رو مجات میدادیم موقعی که... همه چی لیدی:اها... حالا فهمیدم چرا من وقتی لیدی بودم تو هم ادرین سرخ میشدی کتی:هه هه اره لایلا که پشت یکی از میله های همون طبقه بود: اون احمقا دارن چی میگن؟ بزار ببینم زوم کنم روشون...(عزیزان هویتشون رو لایلا نمیدونه)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
بچه ها سوالی درمورد داستان... معجزه گرها و... ندارین؟
چقد خوب😍🍓
thanks😍😘