صلآم کوکی لاورا😌💕 داستان رز قرمز امیدوارم دوست داشته باشید 😊
برای بار هزارم بود که گوشیمو بر میداشتم و به بکگراند گوشیم نگاه میکردم غرق چشمای گیراش شدم💕👀 چرا باید اینقدر سرد لمسش کنم!؟چرا با گرمای دستاش گرم نشم؟چرا اینقد فاصله بینمون هست؟😓🧸چرا شبا بدون اینکه حتی حالمو بپرسه میره تو اتاق و جوابمو نمیده چرا همه چی یهویی بهم ریخت؟😔🦋کار اشتباهی کردم که عاشقش شدم؟یا سهم من از این عشق تلخ همین بود🥺سرمو به پنجره تکیه دادم سری هوا رو حس نمیکردم خیلی وقته که از سردی کلام و رفتارش قلبم سرد شده💔🥀
صدای چرخیدن کلید باعث شد چشمامو باز کنم به ساعت گوشیم نگاه کردم🥕😐ساعت ۱ نصف شب بود و الان میومد خونه!
15 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
خیلی قشنگ بود کلی گریه کردم😭😭😭😭
بعدی از تهیونگ باشه پیلیز💜💜
عالی بود بعدی در مورد جیمین و بعدی تهیونگ باشه اگه میشه داستان باشه مثلا تو و جیمین داشتین قدم میزدین یعنی اون دختر همه ی ارمی ها باشن
عالی بود اشکم در اومد😭💜
خیلی عالی بود یعنی واقعا عالی بود دمت گرم👌👌👌
ممنووووونم بیبی💕💦خیلی منتظر بودم یکی یه چیزی بگه ولی هیچ کس نظر نداد فکر کردم خیلی بد نوشتمش😔🍓☁️