اینم از پارت چهار که یکم غمناکه و خیلی مهم.امیدوارم که خوشتان بیاید.اگه رمان ماجراجویی قشنگی هم می شناسید حتما معرفی کنید😊
(نمیدونم پارت قبلی را تا کجا نوشتم ولی فکر کنم تا اونجا که آرولا دوباره میره پیش آنا و آریستا تا با آنها حرف بزنه پس از ادامه همون جا شروع می کنم)وارد اتاق آنا شدم.و رو به آنها گفتم:باید سریع دست بکار بشویم و با آگرا حرف بزنیم بعد باید پادشاه و فرزندانش حرف بزنیم پس کلی کار داریم.آنا گفت:ملکه را هم فراموش نکنید.من و آریستا هماهنگ فریاد زدیم:از کی تا حالا تیانا ملکه داشته؟
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
هنوز نخوندم ولی میگم عالیههههه ❤🧡💛💚💙💜
رمان ماجراجویی یه کتابه به اسم قصه های همیشگی ۶ جلده که چهارتاش ترجمه شده پنجمیش تا اخر امسال میشه و ششومیش هنوز ترجمه نشده پیشنهاد میکنم بخونی خیلی باحاله عالی❤❤❣❣❣
ممنون
حتما میخونمش
عاااااااااااااااااااااااالییییییییییییی
ممنون
عالیییی
ممنون