
پارت ۵ # آخه این وقت شب کی می تونه باشه ❗‼️ ات. تو دل خودم می گفتم نکنه تهیونگ باشه دعوا 😟 بعد درو جیمین باز کرد و دیدیم پدر و مادرم اومدن چون مامان و بابای جیمین به پدر و مادرم قضیه رو گفته بودن و تازه رسیده بودن ات ولی من نمی خواستم نارحتشون کنم اما بلاخره که قضیه رو می فهمیدن # خوش آمدید مادرجان و پدر جان بفرمایید 🙏🏻 ( مادر ات +) ( پدر ات ÷ ) + ممنونم جیمین جان ÷ ممنونم پسرم جیمین + دخترم ات. مامان بابا خوش اومدید و همدیگه رو بغل کردن و بقز ات و گرفته بود🥺......... و به سمت خانه رفتن و با پدر و مادر جیمین آشنا شدن و جیسو به طرف اتاق همراهی کردشون و + دخترم خیلی ناراحت بود از سورتش معلوم بود 😫 ÷ دخترمون اونقدر ناراحت نبود ع. ز. ی.ز. م ناراحت
نباش الان میریم بیرون ات نارحت میشه لبخند یادت نره 🙂 + باشه عزیزم🙂 تو دلم میگفتم باید با دخترم تنهایی صحبت کنیم و فردا میبرمش به یک کافه نزدیک اینجا تا خصوصی صحبت کنیم دخترم 😭😭 پدر و مادر ات از اتاق بیرون رفتن خلاصه مادر ات ناراحت بود 😔ولی از جیمین واقعا هر دوشون خوششون اومده بود 👌🏻 مادر و پدر جیمین و جیسو روی کاناپه نشسته بودن و وقتی پدر و مادر ات دیدن از خودشون وخاطره هاشون صحبت کردن و جیمین برای ات کارهای خنده دار انجام می داد تا ات نارحتی نداشته باشه که پیش مادر و پدرش احساس بدی داشته باشه 💜💜 ( ادمین جیمین مهربونم 🥺 ) بعد از کلی خندیدن همه به اتاق شون میرن 😴😴
فردا صبح زنگ گوشی جیمین میخوره و میره در اتاق ات * # ات بیدار شو ات. صبح بخیر جیمین # صبح بخیر🥰 امروز می خوام بریم بیرون صبحانه بخوریم 🥛🧀🍞 ات. باشه من میرم آماده بشم # منم پس میرم آماده بشم کیوتم پسرم بیدار شدی⁉️ صبحانه آماده کردم بیا تا بقیه بیدار بشن بشین # مامان منو ات بیرون صبحانه می خوریم ممنون که گفتی مامان + همسرم بیدار شو ÷ من الان پا میشم تو فعلا برو + باشه پس من میرم + سلام صبح بخیر ( مادر جیمین × )
× سلام صبح شما بخیر بفرمایید بشینید + ممنون بچه ها بیدار نشدن ❕ × ات و جیمین می خوان برن بیرون صبحانه بخورن + پس من میرم پیش ات میام × باشه پس لیوان شیر بزارم اینجا شما شیر می خوریم + بله منم می خورم × باشه پس اینا رو بزارم اینجا + دخترم ات. مامان بیا تو + ات دخترم می خوای بری بیرون آخه می خواستم برین امروز کافه با هم خصوصی حرف بزنیم و درد و دل کنیم ات. مامان جونم من ناراحت نیستم تو خودتو ناراحت نکن ع ز ی ز م من باید برم دیگه کیفمو بر دارم 👛 + باشه ع ز ی ز م منم دیگه ناراحت نیستم حالا که میبینم تو ناراحت نیستی ❤ پارت - ۶ منو جیمین رفتیم سوار ماشین شدیم و به کافه نزدیک
بزن پارت بعد........ زودتر 💛💜
لایک کامنت فالو یادتون نره 💜💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیه میشه ادامش بدی؟؟🙃🙃🙃🙃
فالویی بفالو😗💖
فالویی 💜
عالیهههه😍🍡
مرسی💜💛
خواهش میکنم😘