9 اسلاید صحیح/غلط توسط: BMA انتشار: 3 سال پیش 178 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ساعت الان ۸ صبحه وای مامان دارم میمیرم از بی خوابی برم آلیا رو بیدار کنم مثل خرس قطبی خوابیده درست حدس زدم دهنش چقدر بزرگه اگه چنتا مگس داشتم عالی میشد واقعا که من از دیشب نتونستم بخوابم این چرا داره خواب هفت پادشاه رو میبینه از روی میز پارچ آب رو برداشتم و با سه شماره رو سرش خالی کردم که از خواب پرید.............آلیا:چیشده کجا زلزله اومده؟؟؟؟؟؟ صبر کن ببینم تو زلزله که آب نمیاد سیل اومده الفرار.............=بقیه هم که از جیغ و داد آلیا از خواب پریدن منم که از خنده پخش زمین شدم که دیگه خواب یادم نمی افته که آدرینا با یه قیافه جدی اومد داخل..............آدرینا:چه اتفاقی افتاده؟؟؟؟؟ خانم سزار؟؟؟؟............آلیا:نه خانم هیچی نشده.............آدرینا:خوبه سریع سرو وضعتون رو درست کنید برید پایین............همه:چشم.........آدرینا:مرینت تو هم با من بیا..........مرینت:باشه...........=واسه آلیا زبونم رو در آوردم و رفتم دنبالش کجا داشت میرفت که یهو دستم رو کشید به یه اتاق...........مرینت:هوی چیشده؟؟؟؟؟.............آدرینا:میتونیم اون پسره لوکا رو پیدا کنیم............مرینت:چی؟؟؟ واقعا؟؟؟ چطوری؟؟؟............=اول به اینور اونور نگاه کرد بعد دستش رو برد به کیف کمریش و لایه دستمال چیزی آورد بیرون.............
مرینت:این چیه؟؟؟..........آدرینا:😏به خاطر این کلم رو کوبیدم به درخت..........مرینت:مگه چیه؟؟؟..........آدرینا:چرا بازش نمیکنی؟؟؟...........=از دستش گرفتمش و بازش کردم وای خدای من اینکه اسلحه لوکا بود آخرین لحظه دستش بود چطور اینجاست.............مرینت:اایییییننننن..........آدرینا:حالا فهمیدی چرا دوییدم توی اون دود؟؟؟............مرینت:تو دیگه کی هستی؟؟؟..............آدرینا:میخوای بدونی من کیم؟؟؟؟...........مرینت:اوهم............آدرینا:باید دهنت🤐............مرینت:باشه باشه...........آدرینا نزدیک گوش مرینت:من یه جاسوسم............مرینت:وات؟؟؟؟🤯🤯🤯............آدرینا:اومایگاد.........مرینت:چرا به من گفتی؟؟؟............آدرینا:چون خودت هم قبلا جاسوس بود خانم مگا............مرینت:تو اینم میدونی؟؟؟..............آدرینا:ظاهرا کاترین رو یادت رفته..............فلش بک به ۱۱ سال پیش...............تام:میبینی دخترم اینجا همونجایی هست که من مهارت های جاسوسیم رو یاد گرفتم..........مرینت:یه کارخونه قند؟؟؟.........تام:برای اینکه جلب توجه نشه............مرینت:پس سر به سرم نذاشته بودین؟؟؟ واقعا جاسوسین؟؟؟...........تام:من کی به دختر کوچولوم دروغ گفتم که این بشه دومین بار؟؟؟.............مرینت:هرگز شما بهترینید(و پرید بغلش)............تام:خب بهتره بریم داخل شک میکنن..........مرینت:او آره بریم...........
داخلش کاملا شبیه کارخونه قند بود بابا رفت سمت نگهبان منم باهاش رفتم که به نگهبان گفت.............تام:ما شکر با مزه خون میخوایم.............=اونم یه لبخند زد و دو تا کارت بهمون داد و ما انداختیم دور گردنمون و بابا به سمتی اشاره کرد و منم باهاش رفتم یه دستگاه بزرگ میلیارد ها برابر یه بشکه گنده روش یه تابلو نوشته بود دست زدن ممنوع روی یه دست علامت ممنوع بود که بابا دستش رو روی جای دست گذاشت و بشکه تبدیل به آسانسور شد😐............مرینت:😲😲😲........تام:سوار شو.........=سوار شدم که آسانسور شروع کرد به پایین رفتن...........تام:ببین دخترم تو نباید اسمت رو به کسی بگی نباید بگی من پدرتم باشه؟؟؟...........مرینت:چرا نگم؟؟؟.............تام:قانون اینجا همینه اونا خودشون برات اسم میزارن مثلا الان همه منو با اسم سمر میشناسن..........مرینت:😄 سمر؟؟؟.........تام:آره و تو باید خیلی مراقب باشی به من نگو بابا...........مرینت:چشم............=بالاخره آسانسور وایساد و درش باز شد اینجا مثل بازار میمونه خیلی شلوغه همه مشغول کتک زدن یکدیگن و بزیها تو یه قسمت ماشین میرونن و بعضی ها موتور بعضیها هم با اسلحه تمرین میکنن جالب اینجاست لباس همه شبیه همه لباس سیاه با رد هایی به رنگ های مختلف مال هر کسی یه رنگ بود.............
یهو یه خانم تقریبا ۲۵ ساله با همون لباس سیاه ولی با طرح آبی اومد...........خانم:سلام آقای سمر..........سمر(تام):سلام خانم فیونا ایشون تازه کار هستند برای آموزش اومده..........فیونا:اینجا نه بریم دفترم و شما خانم جوان از یه نفر بپرسید تا رختکن رو نشونتون بده بعد یه لباس از اونجا انتخاب کنید و بپوشید.........مرینت:چشم ممنون...........فیونا:قانون اینجارو میدونی که؟؟؟..........مرینت:بله............فیونا:خوبه هر کسی اسمت رو پرسید بهش مگا بگو..........مرینت:چشم..........فیونا:آفرین..........=الان من یه نفر رو از کجا پیدا کنم همه یه جا جمع شدن یعنی چه خبره؟؟؟ رفتم جلو طوری که دید کافی داشتم دو نفر با موتور سیکلت از محوته موتور ها پرش زدن یکی شون لباس سیاه با طرح های سفید و اونیکی لباس سیاه با طرح های بنفش داشت اونیکه رو لباسش سفید بود روی موتور رو پاهاش وایساد و به پشت پرید وسط جمعیت و اونیکی رو پنجه پا فرود اومد موتور ها بدون سرنشین از بالای سرمون رد شدن و افتادن زمین و تیکه پاره شدن بعد اون دوتا شروع کردن به جنگیدن بنفش پوش هی حمله میکرد اما اونیکی انگار خیال نمیکرد وسط جنگه خیلی خوب و با آرامش جاخالی میداد..........
که آخر انگار بنفش پوش خسته شد میتونستم ببینم اون سفیده دختره چون موهای طلایی که بافته بود بیرون از کلاه موتور سیکلت بود آخر دختره دست به کار شد پاشو آورد بالا همه حتی اون بنفش پوش آماده خوردن لگد بود که دختر فقط زانوش بالا بود بعد چند ثانیه که بنفش شل شد پاشو باز کرد و با پنجه پا جوری زد که اون پرت شد عقب و خورد زمین بعد با آرامش رفت پیشش دستش رو دراز کرد تا کمک کنه انگار نه انگار میخواست اونو بکشه.........مرینت:انگار نه انگار میخواست اونو بکشه.........یه پسری که اونطوری لباس پوشیده بود ولی طرح های سبز داشت:هنوز تموم نشده............=به جلو نگاه کردم اونم دستش رو داد که با شدت بدی توسط اون دختر رو صورت پرت شد اون سمت دختره زانوی راستش رو گذاشت پشتش و پای چپش رو کامل باز کرد و حتی معلوم نبود جیب داره از روی رانش یه خنجر بیرون آورد و رو پشت اون یه × کشید بعد اون بنفش پوش غیب شد😐...........همه:آره همینههههههه کاترین کاترین کاترین کاترین............=دختره کلاهش رو در آورد وای خیلی خوشگل بود لبای کوچولوی صورتی موهای طلایی که بافته بود و چشمای سبز نعنایی اومد سمت من و دستش رو دراز کرد...........دختره:سلام من آد.....آممم راستش من کاترینم..........=من یه قدم رفتم عقب که خندید..........کاترین:نترس نمیخوام بزنمت فقط میخوام دست بدیم..........مرینت دست داد:سلام منم مر............کاترین:مگا هستی؟؟؟ از آشناییت خوشبختم...........مگا:از کجا فهمیدی؟؟؟.............کاترین:از کارتت............=به کارتم نگاه کردم آره روش مگا نوشته بود..........کاترین:از آشناییت خوشبختم راستی رختکن اونجاست اگه بخوای لباس عوض کنی...........مگا:ممنون........کاترین:خواهش
زمان حال..........مرینت:آره عجب روزی بود زدی اون پسره رو نابود کردی.........آدرینا:خوب کردم به من متلک مینداخت.....حالا بیخیال اونو بده من بریم دیر شد..........اسلحه رو گذاشت تو کیفش:باید بریم تا طرح های خودمون رو عکس برداری کنیم بیا...........=با آدرینا رفتیم بیرون هتل و آدرین رو طرف راننده تو ماشین آدرینا دیدیم............آدرینا:اهوی اونجا چه غ*ل*ط*ی میکنی؟؟؟...........آدرین ریلکس:همونطوری که تو ماشین اینجا مینشستی منم مال تو نشستم عوض=عوض.........آدرینا:باشه ولی اگه یه خط روش بیوفته ☠️.........آدرین:اوکی........=آدرینا نشست عقب درست پشت آدرین کنارش هم کلی وسایل بودم نمیدونم چی بودن منم ناچار رفتم جلو نشستم..........بعد ۲۰ دقیقه رسیدیم اونجایی که آدرینا میگفت و پیاده شدیم بعد از کلی غر زدن آدرینا برای رانندگی بد آدرین و خشک شدن کمرش رضایت دادن بریم داخل..........همونطور که حدس زدم همه اینجا بود که یهو کلی دختر به سمت آدرینا هجوم آوردن و آدرینا رو کشون کشون بردن تو یه اتاق و یه چرخ دستی پر از لباس بردن داخل منم بدون توجه به لباسا رفتم سمت یه کاغذ قلم که دستم کشیده شد فکر کردم آدرینا در رفت ولی نچ داداش مخ تعطیلش بود..........آدرین:کجا؟؟؟.........مرینت:میخوام طراحی کنم...........آدرین:ولی برای امروز طرحها زیادن.........مرینت:پس چیکار کنم؟؟؟............
آدرین:برو تو اون اتاق و به داد آدرینا برس بدون طراح اون لباس ها همه چیرو خراب میکنن............مرینت:مگه نمیگی طراح لباس ها؟؟؟...بزار خودش بره...........آدرین:ولی اینبار طراحش تویی............مرینت:منم؟؟؟...........آدرین:طرح های روز اولت یادته؟؟؟...........مرینت:آره.........آدرین:الان همه اونا اونجان...........مرینت:چه زود همشون دوخته شدن؟؟؟...........آدرین:خیاطای ما تیزن.............مرینت:اونا حتما نمیتونن مدل مو و آرایش رو درست با لباس هماهنگ کنن..........آدرین:برای همین میگم برو..........=دستمو از دستش کشیدم بیرون و رفتم تو اون اتاق همه دخترا وسط جمع شده بودن و صدای آدرینا بینشون خفه شد و صدای منم نمیشنیدن آخر سوت زدم که همه برگشتن سمت من..............مرینت:دارین چیکار میکنین؟؟؟؟ بیچاره رو کشتین............=رفتم سمت آدرینا لباس صورتی کوتاه رو تنش کرده بودن صورتی اصلا بهش نمیاد فقط مشکی بهش میاد طاف رو کامل خالی کردن رو موی صافش و چند سایه و ریمل و رز مایع که همه جای صورتش ریخته.............مرینت:واقعا که این چه وظعشه نمیدونم کی به شما مدرک داده.............=آدرینا رو بلند کردم و بردمش سمت روشویی و پر آب کردمش.............مرینت:نفست رو حبس کن..............=اونم بی حرف نفسش رو حبس کرد و من سرش رو فرو کردم رو روشویی بعد در آوردم و شستم..............(اهم صورت سانسور)
صورتش تمیز تمیز شد روشویی رو خالی کردم یه صندلی آوردم نشوندمش اونجا سرشم خم کردم تو روشویی و با دوش شستمش حوله رو پیچیدم دور موهاش و بلندش کردم بیچاره رو اونقدر شستم قرمز قرمز شد این لباس صورتی هم خراب شد به درک از این صورتیه خوشم نمیومد رفتم سمت لباسا یه لباس مشکی دنباله دار نسبتا پفی انتخاب کردم پشتش کامل باز بود و فقط از وسط و گردن با یه کمر پارچه ای بسته میشد و جلوش یکم باز بود(عکس اسلاید😁 آره این عکسو آدرینا در نظر بگیرید با منی که لقبم آدریناست اشتباه نگیرید ها😁)لباس رو دادم دستش و تا زمانی که داشت میپوشید یه فکری به حال بقیه لباسا کردم که آدرینا اومد بیرون واقعا بهش میومد یه کفش کمری با جنس مخمر دادم پوشید نشوندمش جلوی آینه و به آرایشگر گفتم با بابلس موهاش رو یک طرفه فر کنه وقتی موهاش رو به یک طرف دادم متوجه تاتوش شدم که شبیه پر هست عالیه با گل سرش ست میشه گفتم آرایشش ساده باشه اونا هم انجام دادن و تمام آدرینا بلند شد و با دیدن خودش نزدیک بود غش کنه............آدرینا:وای بگیر منو..........مرینت:بیا بریم بیرون همین الانشم دیر شده..........=بردمش بیرون و..........مرینت:این شما و این هم آدرینا نسخه دو تمام😁...........
در ادامه..........یه فکری دارم.....
..نه نه نه نه...........خاک عالم به سرم...........میشه توضیح بدین چیشده؟؟؟............خب لایک و کامنت و فالو یادتون نره فالو=فالو راستی برو بعدی چالش داریم 🙃
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
بعدییی
گذاشتم پارتای بعدی رو بعد امتحاناتم میزارم
برم بخونم
بعدیو نمیزاری؟
فردا میزارم الان دارم میرم مدرسه برای امتحان
فردات چند روزه !؟😂😂😂
دیروز بود گذاشتم🙂
پارت بعد کیییی میاددددد ؟؟؟
شاید دو شنبه بعد کلاس مجازی هام بنویسم چون فردا و پس فردا میرم مدرسه
ععاااللییی بود پارت بعد و زود بزار ...😃😂💝
مرسی😘
بازم میخوای آدرینا رو بزنی؟؟؟
بزار ببینم چی میشه امتحانام شروع شده
من مدرسه غیردولتی هستم و مامانم انجمنه گفتیم شنبه یکشنبه نصف گروه ها بیاد و سه شنبه چهارشنبه گروه دیگه و دوشنبه و پنجشنبه از صبح تا شب مجازی داریم من شنبه یکشنبه میرم و سه شنبه و چهارشنبه واسه گروه بعدی لایو میزارن و از اونجا درس میخونم خیلی سخته😣
ابجی شرایط/درس خوندن من با اینکه مدرسه ام دولتی خیلی سخت تره فرصت نفس کشیدنم نمیدن بهمون ..😑
آره واقعا ولی مال شما بازم استراحت داره مال ما اونم نیست من کلاس هفتمم این معلم شوتمون میکنه به اون اونم شوت میکنه به اونیکی😣
دقیقا یک دقیقه میگن برید شاد یک دقه میگن برید اسکای یک دیقه میگن برید بینجو همینجپری/معلق نگهت میدارن ...😂😂😂
دقیقا😐
خوب بود😃😄😄😄
🙂
عالییییییی
😘😘😘
عالی بود
سپاس😘