لاولی هاممم پطورن خوبن معلومه که خوبن خب اومدم بلاخره از خماری درتون بیارم با پارت جدید🤟😂

سوآه=توی بغل تهیونگ بودم گه یهو به خودم اومدم از بغلش اومدم بیرون و بیرونو نگاه کردم تهیونگ=ببخشید نباید یهویی اینکارو میکردم سوآه=نه نه مشکلی نیست تهیونگ=باش پس سوآه=با دیسبند شدنتون خیلی ناراحت شدم تو فکره اینم که منم دیگه مدل نباشم تهیونگ=یا چی میگی چرا دوس نداری مدل باشی سوآه=نمیدونم حسش نیس تهیونگ=پوف تهیونگ ماشین و روشن کرد و تورو رسوند خونت تهیونگ=بعدا میبینمت سوآه=باشه ممنون خدافظ سوآه=کلیدو انداختم تو در درو باز کردم وارد شدم یهو برغا رف من از تاریکی میترسیدم با ترس به اینورو اونور نگاه میکردم و هی آب دهنمو قورت میدادم یهو برغا اومد یه نفس عمیق کشیدم و تصمیم گرفتم یه دوش کوچیک بگیرم (۵ دقیقه بعد)سوآه=از حموم در اومدم رفتم موهامو سشوار کشیدم رفتم تو تختم خوابیدم
(یک روز بعد)سوآه=تو خواب شیرین و نازم بودم یهو دانگگ سوآه=زهر مارررر این کیهههه آخه تدا گوشیمو برداشتم دیدم تهیونگه😐نشستم رو تخت صدامو صاف کردم سوآه=الو تهیونگ=سوآه خونه ای سوآه=اوهوم تهیونگ=میخوام یکیو بهت نشون بدم پس بی زحمت ما میام اونجا سوآه=باشه خدافظ گوشیو قط کردم خواستم بخابم یه نگا به خونه انداختم انگا جنگ خرمشهر بود

سوآه=خونه رو داشتم جمع میکردم جارو برقی کشیدم تموم شده بود یه قهوه گذاشتم نشستم روی مبل و تلوزیون رو روشن کردم بعد ۱۰ دقیقه زنگ خورد رفتم از آیفون دیدم تهیونگ بود درو باز کردم و منتظر بودم تا بیاد اومد اما یکی دیگه کنارش بود ک..کوک اون کوک بود بغضم گرفته بودو به چشمام کوک زل زده بودم اونم مثله من بغض کرده بود سوآه=نمیدونی چقد دلم واست تنگ شده🥺کوک=ببخشید💔سوآه رفت کوک رو بغل کرد سوآه=خیلی بدی کوک=چرا سوآه=تو اون موقع نجاتم دادی و فرار کردی کوک=مجبور بودم آخه میخواستن منو متهم بدونن راستی اگه بفهمم اون بیشعور کی بود که به رفیقم آسیب زده میکشمش سوآه=به تهیونگ نگا کردم انگار ترسیده بود که همه چیزو بگم گفتم=من متهم رو پیدا کردم کوک=چی واقعا کی🤨 سوآه=عا اون یه پسره غریبه بود بعدش الان زندانی شده و حبس ابد عه کوک=واقعا چرا حبس ابد؟😐سوآه=خب من چه بدونم حالا ازش حرف نزنیم بیاید تو دیگه تهیونگ=آره راس میگه بریم تو کوک=باش😐سوآه=بیاید🙂سوآه=شما بشینید من قهوه درست میکنم
کوک=سوآه هنوز اون پی اس فور رو داری سوآه=معلومه که دارم نخریدم که بندازمش دور باید بلاخره ازش استفاده کنم دیگه میخوای بازی کن کوک=خب پس تهیونگ بیا بازی کنیم هرکی برد باید یه چی بگه تا اونی که باخته انجامش بده تهیونگ=اوکیه
سوآه=دستگاه رو برای تهیونگ کوک روشن کردم دسته هارو بهشون دادم شروع کردن به بازی دست اول تهیونگ باخت قرار بود ۵ دور بازی کنن دسته دوم کوک باخت دسته سوم کوک باخت دست چهارم تهیونگ باخت و دست پنجم با بی حوصلگی به تلوزیون نگا میکردم یهو یه چی اومد رو صفحه geym over سوآه=عه کی برد؟ تهیونگ=یوووو من بردم یعس😂🤟کوک=قبول نی ولی حالا باش شرطت؟ تهیونگ=زنگ بزن به لوسی بگو بیاد اینجا کوک=به من چه لوسی خاهره تو عه😐تهیونگ=و تو ام دوس پسرشی😐کوک= اوکی پس کوک زنگ زد به لوسی قرار شد لوسی بیاد اینجا سوآه=اووو کوک ازکیه کوک=چی از کیه🤨 سوآه=قرارتون دیگه کوک=چن وقتیه زنگ تورد سواه درو باز کردم سوآه=درو باز کردم که یه تانکر افتادم روم دیدم لوسی عه سوآه=ص****گ تو رو .... لوسی=عه خب چیه تهیونگ=لوسی پریدی روش بعد میگی چیه😐کوک= لوسی یلند شو از روش دیگه این تهیونگ مارو کشت لوسی=آره راس میگه لوسی از روی سوآه بلند شد سوآه=دلم برات تنگیده بود لوسی=منم خر سوآه=گاو🙂🤟لوسی=من خرم تو گاوی🙂🤍کوک=منم ببرم😎سوآه=نه کوک تو یه خرگوشی🐇 تهیونگ=پس من چی ام🥺سوآه=توام ببر کوچولویی🐯😂سوآه=میشه یه چی بگم🥺تهیونگ=اوم بگو کوک و لوسی=بگو سوآه=میشه بریم شهر بازی🥺کوک=مگه بچه ای لوسی=سوآه توام کودک درونت زده بالاها سوآه=پس باش🥺💔تهیونگ=من موافقم کوک=چی تو واقن موافقی ولی تو با هیچکس نمیری شهربازی ها سوآه=ولی با من رفته😐کوک=واقن لوسی=با مح شهر بازی نرفته بعد با طُ رفته کوک بیا اینجا کوک رف پیشه لوسی لوسی=نکنه اینا باهم رل ن؟ کوک=شک نداشته باش کوک=پس بریم لوسی=آره بریم

(عکس لباست بالا هست) سوآه=از اتاقم اومدم بیرون تهیونگ و کوک و لوسی یجوری نگام میکردن سوآه=چیه چیشده لوسی=چ کیوت شدی گاو🥺🐄 سوآه=مرسی خرکوک=میگم خیلی لباس باحاله سوآه=مرسیو تهیونگ=آره لباست خیلی خوبه سوآه=تنکیو خب برسم همه=بریم

(عکس لباس تهیونگ) سوآه=داشتیم تو شهر بازی قدم میزدیم تا یه وسیله ای به نظرمون بیاد لوسی=پووف پس چی سوار شیم کوک=نمیدونم😑کوک=لوسی بیا بریم بلیط بگیریم سوآه تهیونگ شما اینجا بمونید کوک و لوسی رفتن تهیونگ=من برم بستنی بخرم واسه خودمو خودتو کوک و لوسی سوآه=باش من اینجا منتظرم تهیونگ رفت بستنی بخره منم مونده بودم که یه پسر اود جلوم و یه سوت زد سوآه=چیه ب چی نگا مکنی😐پسره=اوو چه خوشگلی به نظر میاد دوس پسر نداشته باشی

سوآه=داشته باشم نداشته باشم تغیری تو زندگیه تو میکنه😑پسره=بیا باهم باشیم یت خوش میگذره یه چشمک زد سوآه=یا حرفه دهنتو بفهم پسره داشت مسومد نزدسک که دستی رویه شونه هام حس کردم برگشتم دیدم تهیونگ تهیونگ=اوه با چ حقی مزاحم دوس دخترم میشی ها گمشو بینم اگ میخای یه زره بمونی باید دندوناتو از زمین جم کنی سوآه=با این حرف تهیونگ تعجب زده شدم پسره سری رف سوآه=ممنون تهیونگ=خواهش بیا بستنی ها آب شدن سوآه=مرسی کوک و لوسی اومدن هی پوزخند میزدن تهیونگ=یا چی تو سرتونه سوآه=بلیط چی گرفتین لوسی=خب کوکی جونم بهشون بگیم کوک=بگیم عزیزم لوسی=ترس از ارتفاع سوآه=چیییییی نه نه نه من میترسم لوسی=دیگه دیره😂(عکس همون وسیله عه من اسمشو نمیدونم لطف کنید تو کامنا بگید😂)
آنچه در پارت بعدی خواهید دید سوآه=من ترس از ارتفاع دارم تهیونگ=نترس من پیشتم سوآه=مرسییی مغرور...🖤⛓
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اسمش ترن هواییه
خیلی خوب بود این پارت
عالیییییییی
مرسی
عالی پارت بعدییییی لطفا🥺🥺🥺
تو بررسی عه
زود پارت بعدو بزاررررر زوددددد
باش
عالیهههههههههههههههههههههههه پارت بعد پارت بعد پارت بعد پارت بعد پارت بعد پارت بعد😍😍😍😍😍😍
حتما میذارم دارم روش کار میکنم
مرسی😘
عالیییییییییییییییییییییی
مرسی