باکوگو و شما

اونجا مهمانی دختر ها و پسر ها جدا بود شما دختر ها رفتید سمت ها ویژه دخترانه کامیناری و مینتا : میشه ما هم بیایم یه دختره : نهههه شما باید ببرید سمت پسرا کامیناری و مینتا : نههههههههههه باکوگو : شینهههههه شما رفتید

شما رفتید تا دستانتان را بشورید دست شویی در بیرون در باغ بود شما رفتید که یک دفعه...................................... ........... ‌...... پات خورد به یه سنگ و افتادید ولی نخوردید زمین چون .‌‌‌‌

ولی باکوگو شما را گرفت دستش در کمرتون بود شما سرخ شدید و گفتید : اریگاتو.( ممنون )کاچان کاچان: باکا ( احمق ) و همون لحظه بر قا رفت شما از تاریکی میترسیدید یه دفعه گفتید واییییی و پریدید بغل باکوگو شما اومدید پایین و گفتید: گومن ( معذرت باکوگو : میشه ترسو

شما : باکوگو میشه دستت را بگیرم خیلی از تاریکی میترسم باکوگو : شینههههههههههههههه شما : اینو به عنوان اره در نظر میگیرم و دستش و گرفتید و جاتون دوباره به سنگ خورد و افتادید روی باکوگو و باکوگو هم دستش پشتون بود نکته : یه ضره پایین تر کمرتون نمی گم چون تستچی گزارش میده شما پاشید و یکی بدید تو صورت باکوگو

شما : بی ادب. باکوگو : پس من می رم یه جا دیگه بگردم و رفت شما: باکوگو غلط کردم برگرد من ..... میترسم و یه چیزی روی لبتون حس کردید باکوگو بوسیده بود شما را شما آلبالو چه عرض کنم این شده بودید باکوگو : فقط خواستم نترسی..... شما : راه های خیلی بهترین وجود داشتاااااااااا

ببخشید کم بود از این به بعد زیاد میزارم تا پارت بعد جانهههههههه💗💗💗