یوجونگ و تیهونگ

یوجونگ : از خواب بیدار شدم رفتم به جیمین سر بزنم ببینم خوابه یا نه رفتم صداش کردم ولی جواب نداده در را باز کردم رفتم تو دیدم نیست داشت بهش زنگ میزدم که صدای در امد رفتم در را باز کردم دیدم جیمین رفته نون بخره زدم زیر خنده جیمین :

چرا میخندی یوجونگ : هیچی هیچی بیا تو سفره را بچینم تا صبحونه بخوریم من دارم میمیرم از گوشنه گی جیمین : باشه بابا شکمو راستی یوجونگ ما فردا کنسرت داریم میای یا نه  اگه میای یک جای مخصوص برات رزرو کنم یوجونگ : جیمین یک چیزی یادت رفته من با بلک پینک دوستم جیمین : نه یادم نرفته یوجونگ : خوب فردا

من با بچه ها قرار دارم ببخشید جیمین : اشکالی نداره( بچه ها من نمیتونم هی بنویسم جیمین و یوجونگ به خاطر همین فقط برای یوجونگ و جیمین علامت میزارم برای بقیه اعضا اسم هاشون را میزارم مثل برای جنکوک مینویسم ج. ک برای تیهونگ مینویسم ته برای نامجون هم مینویسم  نامی برای جهوپ مینویسم هوسوک برای شوگا مینویسم شوگی جین هم اونقدر اسونه که همون جین علامت جیمین + علامت یوجونگ _ ) + یوجونگ نمیتونی قرار تو کنسل کنی _ ببخشید جیمین ولی نمیتونم +

باشه از زبان جیمین : خیلی ناراحت شدم که خواهر نمیتونه بیاد برای اینکه همه اعضا قرار خواهر یا برادرشون میاد توی فکر بودم که یهو یوجونگ گفت گوشیم داره زنگ میزنه برداشتم دیدم ج. ک جواب شو دادم + سلام ج. ک  ، ج. ک : سلام جیمین راستی جیمین فردا باید خواهر ات بیاد بلک پینک هم قرار بیان نمیدونم برای چی ولی اجوشی گفتش جیمین : باشه بهش میگم رفتم پایین دیدم یوجونگ داره میز را جمع میکنه رفتم پایین و همه چیز را بهش گفتم اونم گفت باشه الان میرم حاظر میشم از زبان یوجونگ : بلخره میتونم این  اعضای بی

تی اس را ببینم اوف خییلی استرس دارم که یهو جیمین داد زد بیام دم در که دوتا دوستام امدن منظورم یورا و یوجون رفتم پایین و بهشون سلام دادم رسیدیم به کمپانی رفتم و بعد جیمین من را برد و با اونا من را اشنا کرد ته ته : وای خدا خواهر جیمین چه خوشگله (توی دلش گفت این کلمه را ) وایسا ببینم این یوجون نیست اعضا هما هنگ : اره ج. ک : رفتم و با یوجون حرف زدم و یک دختر خوشگل کنارش بود بهش گفتم نمیخوای این خانم را معرفی کنی یوجون : ایشون دوست من و دوست یوجونگ هستش اسمش هم یورا هست  یوجونگ : مدیر کمپانی با اعضای بلک

امیدوارم خوشتون امده باشه اینم از پارت 2