نمیخوام از دستت بدم (P10)

اومدم جبران کنم :) حدودا دوماه نبودم الان سریع سریع وانشات میزارم

ا.ت و کویسو داشتن باهم حرف میزدن که یهو گوشی ا.ت زنگ خورد جیمین بود جیمین:سلام خروس جنگی کجایی؟ ا.ت:سلام خروس جنگی خودتی :/ پیش کویسو عم چرا میپرسی؟ جیمین:ا..ا..اها باشه خدافظ :( ا.ت: این چش بود ؟!!! (5 دقیقه بعد)

گوشیه ا.ت دوباره زنگ خورد تهیونگ بود و با گوشیه جیمین زنگ زده بود تهیونگ:سلام ا.ت شی من تهیونگم ببخشید اما شماره ی تورو نداشتم مجبور شدم با گوشیه جیمینی زنگ بزنم ا.ت: سلام تهیونگ سونبه نه اشکال نداره....مشکلی پیش اومده ؟ تهیونگ : خوب راستش اره جیمین حالش خیلی بده و فقط تورو صدا میکنه لطفا هرجا هستی سریع بیا ا.ت:ب...ب..باشه الان میام . (بعد از صحبت تهیونگ و ا.ت) ا.ت : کویسو ببخشید یه مشکلی پیش اومده باید برم واقعا ببخشید:( کویسو:نه مشکلی نیست فقط حالت خوبه؟؟؟؟؟اخه بنظر نگران میای ا.ت:نه

نه خوبم من میرم دیگه خدافظ دیگه هم به اون کار خدافظ فکر نکن کویسو:ا.ت بخاطر اینکه میخوام بهترین دوستت باشم مطمعن باش هیچوقت اونکارو نمیکنم :) ا.ت سریع یه تاکسی گرفت و رفت خوابگاه اعضا. وقتی رسید همه جا تاریک بود یهو جیمین پرید جلوش ب..غ..ل..ش. کرد اعضا هم رو سرشون گلبرگ ریختن ا.ت بچاره هم اون وسط گرخیده بود (10 دقیقه بعد)

ا.ت:خوب خودم میدونم خنگم واسه همین میپرسم :/ من هنوز نفهمیدم چی شده؟؟یکی توضیح میده؟ جیمین اعضا رو بیرون کرد بعد چشمای ا.تو بست و اعضا هم که چون اصن فضول نیستن دوباره اومدن داخل :/ جیمین به ا.ت گفت پارچه ی روی چشمتو5 دقیقه ی دیگه بردار ولی قول بده غش نکنی ناراحتم نشی:)

ا.ت گفت باشه جیمین به کوکی یه بادکنک داد به تهیونگم گفت بره کیکو از یخچال بیاره به جیهوپم ازین تفنگا که پول پرت میکنن داد به بقیه اعضا هم گفت برقصین :) پنج دقیقه بعد جیمین گفت ا.ت حالا چشم بندتو باز کن و.......ا.ت وقتی چشم بندشو باز کرد دید......

چی دیددددددددددددددددددددددد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ببخشید این پارت کم بود اخه میخواستم جای حساسش کات کنم :/