سلام بالاخره عینکم اومددد
#بالاخره تعطیلات تموم شد زمان دانشگاه بود ساعت 8 صبح بود رفتم دانشگاه از استادم بخاطر مشکلات هفته گذشته عذر خواهی کردم و سر جام نشستم دایانا امروز نیومده بود مدرسه ●میا هوی(میا جلوی یونگ نشسته)میا:بله؟●دایانا کو؟میا:من از کجا باید بدونم؟●وا تو چت شده😐میا:مگه قراره حتما یه چیزیم باشه؟😑●امروز بعد از کلاس به یه روان پزشک سر بزنی بد نیست میا:برو بابا #ساعت12 بود به استادمون گفتن جلسه دارن تا ساعت1و40 همه بی سر و صدا نشسته بود تا یکی در زد و دو مفر وارد شدن یکی کوک بود و یه پسره دیگه چقدر اون پسره جذاب بود من به کوک سلام کردم و معلم ازم خواست مراقب باشم تا بچه ها ساکت باشن(یه جور عین مبصر)گفتم بفرمایین کاری داشتیم؟ ■راستش گفتن یه پنج شیش ماهه دیگه میاد و من قبلا یه دانشگاه دیگه عکاسی میخوندم منو دوستم شاگرد جدیدیم ●اها خب خودتون رو کنین و اسمتون رو بنویسم رو میز استاد
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
ببخشید لباس یونگ نیومد لباسش یه بلوز قرمز بود با یه پیراهن لی کم رنگ تا بالا زانو
عالیهههه پارت بعدو زود بزار😁😁🤩🤩🤗🤗
چشم
ممنوووون🥺