boooooòo moooooo looooo khooooo😋😂😂😂
خلاصه قسمت قبل:به روز های تلخ و شیرینم فکر کردم تا اینکه خوابم برد... فقط یه کفش اسپورت خریدم و مرینت یه عالمه چیز... نصف پولامون تموم...
بعد از پاساژ اومدیم بیرون و رفتیم هتل مرینت گفت:میخواین غذا درست کنم؟امیلی هم گفت: نه میشه من درست کنم؟ مرینت:نه من امیلی:نه من مامان ادرینم و من درست میکنم مرینت:خوب منم د.و.س.ت.د.خ.ت.ر.ش.م آدرین تو ذهنش:اوهومم... اون قبول کرد که من د.و.س.ت.پ.س.ر.ش.م 😍(عکس پارت ادرینه)و بعد هم گفتم:اهم... من میگم کی درست کنه مامان تو غذارو درست کن مرینت تو سالاد رو درست کن مرینت:خدا بگم چیکارت کنه ادرین ادرین:هه هه غلط کردوم هردو تون به هم کمک کنین 😅
بعد 1 ساعت غذا حاضر شد بعد من هم رفتم به مرینت کمک کردم که سالاد رو درست کنه و رفتیم غذا خوردیم بعد من به مرینت گفتم:مرینت... میشه یه لحظه بیایی تو اتاق؟ مرینت:اره .....باهم رفتیم اتاق درو تقریبا بستم و جولوی مرینت وایستادم گفتم:مرینت... از وقتی کسف هویت شده من حس عجیبی به تو دارم... این... حسو تاحال تجربه نکردم... و... مرینت:میتونی توصیفش کنی ؟ ادرین:اره ولی... الان ما 19 سالمونه درسته؟ مرینت:اره من 19 سالمه ولی تو 20 ادرین: سال دیگه بهت میگم چون الان برا هردومون زوده...
امیلی امی و گابریل گابی))) امی :به نظرت دارن چی میگن به هم؟گابی:نمیدونم به نظرم که نباید اهمیت بدیم امی:یه لحظه بیا... رفتن اتاق... ببین یه چند روزی هست ادرین به من میگه ع.ل.ا.ق.ه من روز به روز به مرینت بیشتر میشه و به حدی رسیده که... دوست داره... میفهمی؟ گابی اره:مرحله اخر عشق امی:ببین بهش گفتم اون کار الان براتون زوده 1 سال دیگه این کار رو یکن(خ.ا.س.ت.گ.ا.ر.ی منظورشونه)
مرینت... چرا بهم نمیگی؟ ادرین:(تو حالت سرخ بودن)چون من... تورو دوست دارم و بعد هم ب.و.س.ی.د.م.ش
خوب بچه ها این پارتم تموم خودافظ لایک و نظر و فالو فراموش نشه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خوبه فقط درامش رو بیشتر کن