مرینت: همچنان تو لب تاب بودم دور بعضی عکسا قل/ب کشیده بود رو بعضی یا شکلش بوس/ه زده بود واااای خدا دیگه مطمئنم از اینکه آلیا عاش/ق شده مطمئنم.
آدرین : نمی خوام دیگه برای مرینت با اینکه برای خودم سخته دردسر درست کنم ولی ....ولی اینجوری آدمی رو که ق/ لبم پذیرفته رو ترک کردم😢
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
تو یک دختر معجزه گر هستی آبجی ثنا 💕
داستان هات عالین
مرسییییییییی
عالی لطفا سریعا پارت بعد😐😂(چرا یهو اینجوری نوشتم؟ψ(._. )>)
مرسییییی. حتما
♥
عالی بود
ممینان
عزیزم پایانش خوشه ؟
نوموگم
عالی بود اجی قشنگم
مرسی آجو جونم