
معرفي نداريم فقط در طول داستان ميفهميد كه هر فردي تو داستان نقشش چيه ! اينكه اين داستان ٣ يا ٤ پارتيه🌚👌
از زبان ا.ت : امروز بازم بايد به اون مدرسه ي ل*ع*ن*ت*ي برم . آخه چرا من اينقدر بدبحتم ؟ چرا بايد اينجوري زندگي كنم؟! اسم من ا.ت ئه من ١٨ سالمه و اين اخرين سالمه كه به مدرسه ميرم ... بعدش بايد به دانشگاه برم!! مدرسه ام خيلي مزخرفه چون من وضعيت ماليم خوب نيست و پدر و مادر ندارم ، همه ي بچه هاي مدرسه منو ميزنن و قلدري ميكنن ...
هميشه وقتي به خونه برميگردم لبم خوني و صورتم پر از زخمه 💔. از درياي افكارم بيرون اومدم و متوجه شدم كه به مدرسه رسيدم .. نفس عميقي كشيدم و رفتم تو ... بچه هاي كلاس داشتم باهم ديگه ميخنديدن ... همه با من بدن و دوست نيستن به جز يه نفر كه اون خيلي باهام مهربونه ...! لا صداي آرومي صداش زدم " جيمين " وقتي صدامو شنيد سريع روشو به من بوگردوند و گفت (علامت جيمين +) + ا.ت اومدي؟! ا.ت: آره + خب چيزي كه نشد؟! ا.ت: نه فعلاً كسي نزديكم نشد ! +اگه كسي نزديكت شد سريع منو صدا بزن باشه؟!
ا.ت: باشه حتماً مرسي💞 معلم اومد و كلاس تموم شد ... كلاس بعدي هم شروع شد و به خير تموم شد ...تا وقتي كه زنگ سوم اومد ..زنگ سوم روي نيمكت نشسته بودم و به درس با دقت گوش ميكردم درس تموم شد.. خواستم برم بيرون از كلاس ولي يه پسري جلومو گرفت پسره ترسناك بود انگار خيلي ورزش ميكرد چون بدنش گنده بود😂👌(نويسنده : نمك نريز بزار ادامه ي داستانو بنويسم ا.ت: عهه من دارم توضيح ميدمااا )
خب برگرديم به اصل موضوع : من ساكت شدم چيزي نگفتم ... فقط با تعجب بهش نگاه ميكردم ...يهو يكي از دخترايي كه خيلي ازش بدم ميومد موهامو از پشت كشيد بلند داد زدم : جيميييييين ولي نيومد ؟ پس كجاس مگه خودش نگفت هر وقت كسي نزديكم شد صداش كنم؟! اريكا (اسمه دختره) همش من ميزد خيلي مغروره ازش متنفرممم ...وقتي داشت من ميزد سرم به نيمكت خورد و سرم خوني شد ... يهو جلوم سياهي ميديم و اخرين چيزي كه ديدم صورت جيمين بود كه با ترس بهم نگاه مي كرد ! ......(بعد از ١ ساعت از زبان ا.ت) چشمامو آروم آروم باز كردم كه ديدم روي يه تخت سفيد نشستم ...فهميدم كه توي اتاق بهداشت مدرسه ام ! جيمين نبود ! يه لحظه ترسيدم نكنه اتفاقي براش افتاده باشه؟! جيمين مثل برادرمه !! ولي اگه راستشو بخواين كراشم يه شاهزاده اس😭 آره ما تو كشورمون شاهزاده داريم نه يكي سه تا ... اوليشون شاهزاده شوگاعه بزرگترين شاهزاده🌚💞 ...هنوز پادشاه نشده چون پدر مادرشون پادشاهن ملكه ايزابيلا و پادشاه ماركـ دومين شاهزاده هم شاهزاده تهيونگه !!! 🌚💞سومين شاهزاده هم شاهزاده جونگكوكه 🌚💞ستااشون كراشاامننن ...تو فكر و خيال بودم كه يهو در باز شد ... سريع از فكر و خيال بيرون اومدم و ديدم كه جيمينه و تو دستش كلي شكلات و خوراكيه !! خوشحال شدم و سريع رفتم بغلش كنم ،،
جيمين يه لبخند قشنگي زد و گفت ، + ا.ت آروم باش هنوز سرت خوب نشدهه. ا.ت: جيمينااااه چيزي نيست نگران نباش !! بعد باهم ديگه خوراكيارو خورديم ! بعدش برگشتم خونه ي قديميم كه با مامان و بابام توش زندگي ميكردم ، يه خونه ي كوچيك بود ولي براي يه نفر خوبه تازه هال نداره فقط دوتا اتاق و يه آشپزخونه داره ، يكم خوابيدم ولي يه روياي باحال ديدم .... خواب ديده بودم كه توي يه جايه سرسبزم و از دور داره يه اسب نزديكم ميشه ؟ يكم كه نگاه كردم ديدم يه فرد روي اسب نشسته ... اون...اون شاهزاده سوم جونگكوكه؟؟؟ واااي چقدر خواب هاي تخيلي ميبينمممم !!! وقتي ديدمش چشمام چهارتا شد ! نزديك تر شد و از اسبش پايين اومد با لبخند خرگوشيش نزديكم شد و با صداي آرومي گفت : ا.ت سر جام خشكم زد ...اون از كجا اسم منو ميدونه؟! با لكنت گفتم : ش..شما اسم م..منو از كجا ميدونيد ؟! (علامت جونگكوكـ - ) - خببب داستانش طولانيه ولي ميتوني فردا بياي قصر ؟! ا.ت: چ..چي من؟! - نه عمم😐 ا.ت: خبب... خواستم چيزي بگم ولي اون مخفي شد و من از خواب پريدم !! واقعي بود؟! نه نه كي با من كه فقيرم كار داره !!😐 شايد ميخوان منو بزنن يا يه كاري كنن😐😐😐 خبب بعداً بهش فكر ميكنم آيششششش ساعت 6:00 صبح بود صبحانه شير داغ خوردم و رفتم مدرسه ...باز هم بچها منو زدن و جيمين كمكم كرد ! با زخم هايي روي صوتم داشتم برميگشتم به خونه تا اينكه به يه خيابون رسيدم ... خيابون شلوغي بود چون پيشش بازار بود ..يه ماشين مشكي ديدم كه وايساد ... يه مردي داشت سر دخترش داد ميزد (علامت مرده ~ دختره &) ~
خبب اينم از پارت اول براي پارت بعد ٦ لايكـ و ٣ كامنت ؟💛🌙❕
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعد☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹☹
پارت بعد منتشر شد !!!اميدوارم خوشت بياد💛🌿
پارت بعدیییییییییی لطفا
تا پارت بعد نزاری ول نمیکنم
چشم فردا بعد از امتحانم ميزارم❕🌙
پارت بعدیییییییییی
عالییییییییییی بود آجی
مرسيي💛🌿✨
عالی:)بعدیو زود تر بزار:)
چشمم حتما 💞✨
پارت ٢ منتشر شد اميدوارم خوشت بياد(:💞