
صلوم🏈چخبر خوبید اومدم پارت چهارم ⚽⚾بریم شروع دیگه 🏈🏉🏀⚾⚽🏉🎾⚽🏉⚽🏈⚾🏈⚾🏈🏈
+نه اقا اگراست من تا همین جا هم خیلی زحمت بهتون دادم😰 نه باور کنید میدونم بیماری منو می دونید و فهمیدید ولی منحالم خوبه شاید بهتر از شما😳😼✨نگران من نباشید برای اینکه ناراحت تون نکنم چشم ناهار هم می مونم 😼✨🏀_آه😰👻 خوب پس اگه اینطوری هست خیلی خوش حالم واقعا متاسفم به خاطر بیماری تون😱خیلی خو حال میشم، ادرین: از در اتاق اومدم تو لوکی و مرکز داشتند می خندیدن همین که پاک رو گزاشتم توی اتاق که حس کردم چیزی زی پاهام هست رفتم عقب نگاه کردم این مو هست😐خدایا چقدر موهاش بلند ولی خدایی خیلی قشنگ می خنده😂😎خیلی خیلی خیلی کیوته😍😘 نگاهم کردم چشمام به چشماش گره خورد 😍این تا منو نکشه ول کن نیست😶 نیم ساعت از حرف زدن مون گذشت و بعد گفت که الان میاد پایین ،با کلی بغض رفتم پایین😂گفتم ناهار رو روی می اناده کنند نشستم روی صندلی اول و ارسنت هم کنارم😋 یهو صدای پا شنیدم مرینت بود موهای بلندی داشت از اون بالا مثل یک گیسو کمند میومد زمین😍🔥 و داشت موهاش رو از جلوی صورتش کنار میزد 😋خیلی خیلی خیلی خیلی موهاش بلند بود و اومد و نشستم کنار من و گفت خیلی ممنونم از غذا خیلی ممنونم اقای اگرست. اقای ارسنت شما خیلی مهربونیت😎😍✨ مخصوصا شما اقای ادرین شما دل پاکی دارید واقعا متشکرم 😊٪نه این چه. حرفیه بفرمایید_خواهش میکنم لطفاً شروع کنیم😊مرینت: داشتم غذا می خودم یهو حس کردم یکی میخواد یک چیزی بم پرتاب کنه حس ششم خیلی خیلی قوی بود سرم رو گردوندم یکم اون ور تر یک چاقویی بود که خورد به دیوار و منم انگار که چیزی نشده از اذان لذت بردم _ این دیگه چی بود 😐نگاه کردم کاگامی بود که پرتاب کرده بود خواستم بلند شم و بگم این چه کاری بود که مرینت دستم رو گرفت و گزاشت روی میز😍و گفت: نگران نباشید بزارید بزنه 😊 بفرمایید ±دختره ای بد ترکیب میخوای ادرین رو از من بدزدی😐+همین که داشتم غذا می خوردم زدم زیر خنده واییی خانمکاگامی شما خیلی بامزه هستید 😂😂من کی رو بدزدم؟! ±خودت رو به اون ور نزن خانم دزد میفهمی کی رو میگم😰😐💀مرینت: یهو اومد طرفم اون ورم و محکم پاش رو کوبید زمین منم خندیدم😂💔 دهنم رو با دستمال پاک کردم و از جام بلند شدم و نگاه کاگامی کردم +اقای اگراست من به خاطر حرفایی که قرارهای بزنم واقعا شرمنده ام روم رو کردم طرفش. و گفتم:
میدونی من اقای اگراست رو د*وس*ت دارم😼✨_وای قلبم 😍✨+ولی به عنوان یک دوست 😼✨😂(خاطره ای خیلیا زنده شد✨😐) _جهنم از کدوم راهه 😐✨.و اینو بدون که بند کفشتان بازه شاید به خاطر همین بوده که نتونستی به هدف مورد نظرت بزنی😊✨خوب تو هم بیا به ما ملحق شو🎋✨_جاله خیلی جالبه😎✨٪تشنج کردم با این نوع حرف زدنش😰😶✨±راست میگی😶خیلی ممنون ولی من میرم😶✨خدافظ+بای بعدا هم رو میبینیم 😍✨ولی تو جهنم😼این سه تا کلمه اش رو توی دلش میگه 😂+مرسی ممنون اقای اگراست اقای ارسنت نهارتون واقعا واقعا واقعا خوشمزه بود خیلی زحمت کشیدید😐✨ _نه خواهش میکنم😊✨ می بینم تون+بله حتما فردا شب ه رو ملاقات خواهی کرد ✨ بعد از کل خداحافظی و نرو بمون نه من میرم حالت بده من حالم خوبه سوار ماشین شدم و رفتم 😰😳به ادرین فکر کردم اون واقعا مهربون بود🏀✨🎋و نیم ساعت بعد وارد شرکت شدم شیش هفت تا منشی ریخت جلوم منم موهام رو بستم و گفتم خوب
تا امشب رنک طراحی و..انجام میدهیم فردا یک رنگتری و طراحی نهایی رو اماده میکنم😶🎾⚽ بریم سمت کار های اولیه،سوار اسانسور شدم و رفتیم بالا وارد دفتر شدم و شروعه کار کردم👻 ،خیلی کار کردم نزدیک به ساعت ۷ شب بود ،پالتو و کتم رو برداشتم و رفتم پایین ،خوب همهچیز اناده کردم فردا بهش رسیدگی میکنم✨ رفتم پارکینگ سوار ماشین شدم و رفتم سمت خونه ام ،یک خونه ای سوت و کور😐🎾🎾⚽🏈⚾🏉 رفتم تو ،+مارشمالو پشمالو های من کجایین یهو دوتاشون پریدن بغلم واییییییی جیغغغ 😍🔥 دلم واستون تنگیده بود.رقتم توی اتاقم دوش گرفتم و یک بافتنی برداشتم با شلوار دمپا گشاد و پریدم روی مبل، و چشمام رو بستم.دو ساعت بد ،+اخیش 😍👻عجب خوابی بود😶✨حس کردم گلوم گرفته ،باز به سرفه افتادم ولی خداروشکر این دفعه فقط یک ربع ساعتی سرفه کردم خون نبود رفتم تو اشپز خونه 😂و یک نودل اناده برداشتم و توی اب جوشاندم😐✨(چقدر این یک کلمه ادبی شد😶)بعد از پنج دقیقه نرم شد خواستم کره ایی درستش زدم ،پنج دقیقه بعد،+اخی فهمیدم توی نودل کره ایی درست کردن استعدادی ندارم خدایی نگاهش کن انگار کاپ کیک بادمجونه😂یکی دیگه جوشوندم بعد کم ادویه زدم و درستش کردم ،چاپستیک ها رو گرفتم و شروع به خوردن کردم😶✨😳 و نگاه گوشیم کردم زنگ خورد تام بود: +هم چت شده عجیبی یادی از خواهر بزرگه است کردی😶¥نه بابا میخواست ام بدونم پوتین هام پیشه تو هست 😶😐👻+اخه شاسکول حیف نون😂یعنی پیش کسی نگی من و تو خواهر برادر این ها من پاریسم پوتین های تو به چه درد من میخوره قطع کن ¥اها خوب حالا هست یا نه +😐😐💔 قطع کردم
کنترل رو برداشتم زدم یک فیلمی😐💔 موضوع اش تان ترسناک ها بود بدم میاد خوشم نمیاد 😐زدم اخبار مد و فشن😐👻 دوساعت زر و ور زد و همین که میخواستم دکمه ای بعدی رو بزنم دیدم می زنند رونمایی و لباس مد جدید شرکت و خاندان اگراست 😐داشت جالب میشد😐💔 مدل معروف فردا شب رونمایی دارند😐💔💔 +خو به من چه که اون مد مو قشنگ مد داره😐 خبر جنجالی😐 خانواده ای گارسیا مارکز شرکت میکنند 😐😐+به ط چه 😂
+شیطونه میگه هک شون کنم 😐👻 اعصاب واسه ادم نمیزارم😐خوب دیگه برم بوکس..اون ور داستان 😂💔✌ ادرین: توی اتاقم بودم و روی کاناپه نشسته بودم و به مرینت فکر میکردم 😐😍😼✨اون خیلی خیلی خیلی خیلی زیبا بود با ادب بود 😳✨⛅ با ابهت بود مثل بقیع نبود کلا با همه فرق داشت اون خودش بود😍✨خیلی کیوت و گوگولی هست با اون موهایی که از خودش بلند تره اون خیلی ج*ذ*ا*ب و خوش تیپه😘لوکی:لوکی میگه مرینت مارکز دختر خیلی خوبیه 😼✨ _تو هم لوکی😰😂 ارعع عالیه، واییی خدا خیلی خوشگل هستتتت👻⚽ویکی خدای من نمی تونم تا فرداشب صبر کنم برای دیدنش😳👏💙😅💔 (≠هلوو_😐مزاحم شدی باز😐✨≠ارعه م*ر*ض دارم 😂 _😐مرسی از همراهی تون😶 خو بگو ببینم چی شده≠خبرا که پیش تو هست کلک😂💔 😐_اهم کدومی رو میگی😳✨⛅≠اوهه وای الهی حالا دختره کیه بگو دست به کار شم😍😘_ببند فک رو😊≠مرینته😼🎋😱_مرینت کدوم مرینت اصلا اینجا مرینت داریم لوکی مرینت داریم😶 لوکی: ارعه..دیدی نداریم😂😐≠😐😐💔 من دیگه رد دادم✨_خو😍😂 ≠بگذریم از حق نگذریم مرینت واقعا واقعا با اون چشماش موهاش صورتش کلا دختر جنتلمنی هست😎_اره😳😳😳✨⛅≠😂خوبه چون اون بوی فرند داره😊_چ چی اقا من میرممم خود...کشی میکنم😂🎋≠شوخی کردم خودتو نکش😱😂😂 نه بابا مرینت اهل این کارا نیست 😶🏉_گم شو😂💔 ≠خو ایشششششش😐✨)مرینت: داشتم بوکس تمرین میکردم ،و ضربه های خیلی خیلی خیلی خیلی محکم میزدم، واییییییی دستم😐دستم رو نگاه رگ به رگ شد✨😶
گوشیم رو دید موزیک خورد با یک دسته شکسته رفتم طرفش😐✨ کارمن بود 😳+فرمایش دیدم سای یک چیزهایی ترد میاد😐$عجب سی زمین با لازانیا و پاستایه هست به بهههه😘😼+چه شکلی داری میخوری داری منو وسوسه و رنج میدییی هننننننن$ام نه خوب دارم چیپس میخورم به به عجب پنیری روشن😘+بزغالهها خز مغز میام میزنم توی اون سر پوکت ها£وایی کارمن خیلی خوشمزه هست 😍😋+چی دارید منو رنج میدید😰بلایی سرتون میارم که بای😱..تلفن رو قطع کردم رفتم توی کاناپه جلوی تلویزیون و همون جا هم فیلم دیدم هم چند نودل درست کردم خوردم😂 و چشمام رو بستم.با صدای در از خواب بیدار شدم +چه بزغاله ایی هست 😼مثل زامبی ها بودم دکمه رو زدم تا در باز شده و باز گرفتم خوابیدم یهو دیدم یک چیز محکمی خورد توی سرم بلند شدم دیدم کاترین کارمن تام هری جردن مایکل جکسون اسکارلت 😐جکیسا و کافیست هستن.😐😐¢اییی سلام الجی ،سرم رو بلند کردم کاترین رو دیدم داشت از خنده زمین رو گاز میگرفت😐✨¢وای خدا قیافش رو زامبی 😼✨+خو بزار کپه مرگم رو بزنم$ اتاق ها کجان.😐💔 +اونایی که پایین هستند ماله شمان.😐اصلا من میرم بالا میخوایم 😶بالشتک رو گرفتم دستم و داشتم از پله ها بالا میرفتم با موهای پریشون😐💔
+با ممنونم هیچکس بالا نمیاد😐 مایکل:به جز من😂+مخصوصاً مایکل😐 مایکل: کار های شرکت رو کردی😐+چی چیزی ای خداا یادم رفت دیرممم شدهههههه😐😐😐س😱😱😱😱ساعت چنده .. مایکل۳بعد از ظهر+چی به باد رفتم😐😐😰😰😰 سریع بالشت رو از اون پایین پرتاب کردم سمت جردن خورد بدبخت توی صورتش😂 از پله ها بالا رفتم رفتم تا دوش بگیرم 😰اومدم بیرون موهام رو خشک کردم 😂بافتمشون یک بلرسوی مشکی برداشتم با یک پالتو روش انداختم روی تخت رفتم لاک زدن ارایش کردم رژ زدم ادکلن انتخاب کفش ساعت زیورآلات 😐😰😰(منم نروژ باید این کار ها رو کنم دخترا میی فهمن😳) و بعد از یک ساعت اومدم بیرون از توی اتاق😂رفتم از پله پایین یک میز پر از عصرونه اماده شده بود رفتم روی میز و صندلی اول نشستم و شروع به خوردن کردم😰جردن:مری نظرت در مورد مرگ چیه بکشمت زدی صورتم رو نابود کردی😰😱 +هم فدای سرم فدایی دارم بای بچه ها شب همه دعوتیم اناده شید خوشگل بشید ابروی من رو نبرید😰¥برو برو تا نزدم خفت کنم رفتم از پله پایین رفتم پارکینگ و کشتیم شدم و رفتم بیرون.......رسیدم شرکت😳👏💙 از پله ها رفتم بالا و رفتم توی دفترم ،منشی ها ریخت جلوم،خانم مارکز.بچه ها خودم میدونم میرم کارخانه، رفتم توی کار خونه رنگ کاری رو شروع کردم..عالی شده بود😍+وییی ماشین عزیزم بالاخره اناده شدی چقدر تو زیبایی😍😍😍یک فراری قرمز با کاپوت یک خط سال مشکی و دورش هم یکی مشکی لاستیک ها هم یک خط قرمز روشنون و با طرح اکوآلا 🌸🍪 ,نگاه ساعت کردم ای وای من😰به باد رفتم شیشه که😱هفت ،باید برم مهمونی، سریع رفتم پارکینگ ،...اومدم بیرون و رفتم خونه ...وارد خونه شدم ماشین پارک کردم و دیدم همه دارن مشکل و خوش تیپ میشن😂¥هویی دوستم های منو ندیدی+نه£کتم رو ندیدی+نه ¢ مری مری لباس باله ای من پیش تو هست +نه😂..رفتم از پله ها بالا،😰یک لباس مجلسی ابریشمی مشکی برداشتم بلند و راسته بود و مشکی ابریشمی براق روی زمین بدون این که پفکی باشه کشیده می شد گفتم که راسته بدون هیچ پفکی بود صافه صاف😘 قسمت های بالا تا گردنم بود و استین هم داشت استینش طوری پفکی بود یک گردنبند یاقوت سیاه برداشتم و یک دستبند مثل خودش کلاه نزاشتم✨😼ولی موهام رو گیس کردم و ریختم جلوم کفش هام رو برداشتم مشکی پاشنه دار بودن ،ارایش کردم تا دلتون بخواد و عطر و ادکلن زدم✨😘
وای یادم نمیاد کجایی😐💔 مرینت: از پله ها رفتم پایین دیدم این است ده تا شاسکول😐💔 یک ژست هایی گرفتن که نگید و نپرسید 😐✨⛅ +خدایااااااااااا 😐من دیگه رد دادم ¥جای پیشرفت هم داره😐😂+نه من باید اینو بکشم😊✨ ..همه مون رفتیم پایین ساعت ۷:۳۰بود هشت باید اونجا میبودم،سوار لیموزین شدیم همه مون😂 💔 ¢واییی باورم نمیشه اگراست رو میخوام ببینم🙈⚽+😰من دارم اینجا تلف میشم
😐😐😐 اقا یادم نمیاد بازمم😰😰مرینت:از پله ها رفتم پایین💞😂بعد با یک صحنه خیلی خیلی بد مواجه شدم بیشعوریت بدون من بستنی خورده بودن😂💔و بعد دیدم دهدتاشون یک ژست خفن گرفته بودن😐اقا اقا من دیگه رد داد ام£میتونی پیشرفت کنی🙈+بریم بریم تا من کار دست این ندادم✨رفتیم دم در سوار لیموزین شدیم و توی حرکت بودیم😐✨⛅¢وایی من میخوام مراسم رو ببینم😂+😂😐من دارم اینجا تلف میشم😊👏، رسیدیم خداروشکر دیرم نشده بود هشت فیکس بود دیدم خیلی ها اومده بودن، یک اقایی جلو مهمانی بود داشت اسم ها رو میخوندم و می رفت صندلیشون رو بهشون نشون میداد 😐😂 تام رفت جلو و گفت: خانواده ای جونز ،وین گارسیا مارکز 😊∞بله بله واو خیلی خوش اومدید 😳😼✨ و بعد همراهیمون کرد دقیقا صندلی های جلویی انقدر بدم میاد توی چشم باشم اضطراب میگیرم😂
من رفتم سمت صندلیم دقیقا جلو صحن بودم😳✨ و نشستم لوسیفر کوچولو هم توی بغلم بود 😍💞 و مایکل و کارمن هم این طرف و اون طرفم و چون باید گل میفرستادم برای اقای اگراست گفتم اول اجرا و اخر اجرا برای اقای اگراست گل بفرستم اولیه خانواده ای گارسیا مارکز دومی خود من😂💔 و منتظر بودم، ادرین:داشتن اناده میشدم و توی اتاق پرو بود که دیدم یک گل نارنجی بزرگ که از در تو نمیومد به زود اوردن تو کلا گل بود و یک کارت روش بود و نوشته بود ،امیدوارم موفق باشید،از طرف خانواده ای گارسیا مارکز ✨💞_وای قلبم😰💞😼 اخی راپونزل هم اومده دل تو دلم نیست ببینمش😳✨ خیلی گوگولی و کیچته، و بعد از ۱۰دقیقه رفتم روی صحنه اماده بود البته داشتم بررسیم میکردن،😂 یک کت خاکستری اسپرت بود با یک کلاه فرانسوی😼💞🙈 مرینت:اسمش چی بود اهل اقای مو قشنگ😂 wowخیلی خیلی طرح کت زیبا بود(فقط کوت دیدی کسی که کت رو پوشیده هم زیبا هست😎👏)و همین طور به اقای اگراست خیلی خیلی خیلی خیلی میومد😂😍نگاه کاترین کردم داشت خودش رو خفه میکرد 😰😳 مایکل گوش هایش رو اورد سمت من و گفت ،هنوز هم میخوای تنها باشی😊💔+صد در صد 😂 مایکل:مرسی😐💔 ادرین: دیدم مرینت داره نگاهم میکنه و یک پسری از خانواده ای وین داشت توی گوشش حرف میزد و مرینت خندید 😂 چی چی اون اون داره برای یکی دیگه میخنده 😐💔دهنش رو درست میکنم
چیه😐میخوای بقیش رو بخونی 😐
نه عزیزم از این حرف ها نیست😂💞من خیلی ازراعیل ام😐💔
وای من این پارت رو کوتاه مینویسم پارت بعد#جبران😂
+مهمونی تموم شد و ما رفتیم تا بریم این ادرین رو ببینیم رفتیم توی اتاق پرو😂کلی هوادار بود که داشت بهشون اوضاع میداد😐💔کاترینم داشت خودش رو کشتن میداد😂ادرنی داشت نخندید و اوضاع میداد یهو کاگامی پرید ب*غ*ل*ش و گفت عالییی بود😱😍😍_هه هه مرسی دختر دایی😊 ✨ + همه رفتن سمتش منم اون اخر به در تکیه داده و فقط نگاه میکردم😐حتی مایکل و تام هم رفت و من اونجا بودم😂
+لوسیفر هم توی بغلم بود🙈😼✨ و مثل این پدرخوانده فقط نگاه میکردیم😂 یهو اسمارت گفت خانم مرینت مارکز نمیخواید بیای😐_چی مرینت مارکز کو کجا من اصلا صاحب دارم 😐💞من ماله اونم اونم ماله کنه😂😂(عسل:ای خدا چه گیری کردیم وسط شما😂😂)داشتم میرفتم جلو که کاترین هلم دادم خورد و افتادم توی *غ*ل یکی 😐💔+کاترین چیکار میکنی دختر جون😐💔 اومد بیرون و سرم رو بلند کردم، اب دهن رو قورت دادم😳دیدم ادرینه😼🙈 +هه هه ببخشد اقای اگراست کاترین توی خونه ادامه میدهیم😂 ببخشید شما خیلی خوب بودید واقعا عالی بود _ادرنی یهو پرید توی بغلم توی همون یک لحظه بوی توت فرنگی و بلوری رو حس کردم 😰😍علی بود خیلی خیلی کیوت و گوگولی بود😼🙈و خیلی هم مشکل و زیبا شده بود با اون موهاش
😼_نه خواهش میکنم شما به من لطف دارید😍+خواهشمندم ✨💞😂
¥اثا اگراست لطفاً فردا عصر و شام بیاین خونه ای ما😍💞_نه مرسی خیلی متشکرم بچه ها شما لطف دارید 😊
¢ارعه😋😋+ای خداا😂😂
ببخشید کم بود ✋
تا پارت بعد بای👻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تورو خدا انقدر نگید زیاد می نویسی زیاد می نویسی سر لج ما پارت بعد میشه ۱۰ اسلاید 😂😂😂😐😐😐
دقیقا به خاطر اینکه هی میگفتید لج کردم و هر پارت بیست تا نیست:)😅✌
سلام کی پارت بعد هردو داستان رو میزاری ؟؟؟؟؟؟؟؟
عالییییییییییی
فقط اونجایی که میگه اون فقط یه همکاره
یعنی در حدی دلم خنک شده بود که میخواستم به همه شیرینی بدم🤣
عالییییی
👍👍👍 ادامه بده
اگه همراهی و حمایت بشه:)
☹️
اگه حمایت بشه 😶
یعنی ما اینجا کرفسیم که میگی اگه حمایت بشه 😶😶
ماها برای شروع کافی نیستیم؟؟؟؟
برو داستانی پرو طرف دارو نگاه کن همشون از اول پنج یا شیش تا هوادار داشتن بعد داستانشونو معرف شد
توکه هوادارات زیادن ادامه بده یکی از بهترین های تستیچ میشی
مطمئنم 😁😁😁😁🌹🌹🌹❤️❤️
نه بابا😐😂من مگه میگم شما ها کرفسین😂😂😂با اجازتون من توی پارت دوم این داستان از تون تشکر کردم😂ولی پارت دوم داستان اون یکی غیب شده به صورت عجیبی😃😂
والا من اگه دو نفر هم کام و بخونن پات بعدش رو میزارم
و از همین جا هم میگم مرسی از همراهی تون خیلی به من لطف دارید فداتون بشم منننننن😍😍😍😍
البته من داستان کسی رو نمی خودممممممممک😐😑💔
خوب انقدر نگید نویسنده یا بگید عسل یا بگید ترانه😍😍بدم میاد خوب😂 عاشقتونم😄😅
عالی بود چرا کم نوشتی😫😭😭
خدایی خیلی زیاد مینویسما:) انشالا پارت ششم:)
دیگه عادتمون دادی رف پی کارش 😂😂😂😂😂😂😂
دلم میخواد عررر بکشم 😂💔
😂😂😂😂😂😂
عررر😅😅😅😂😂
خالی شدم اخیش
😂😂😂
😂😂😂😂😂مگه خنده دار بود
بله بود 😐😐
عااااااالی بود بعدی رو کی میزاری
این داستان فقط پارت پنجشنبه رو گزاشتم دست من نیست دست اپراتور هست(^^)
عالی می نویسی بدو بعدی
اگه خواستی تست من رو هم انجام بده
فقط زود تر پارت بعدی رو بزار
چشم عزیزم مرسی:]
ولی خدایی دمت گرم خیلی زود میزاری بقیه نویسنده ها که من داستانشونو دنبال میکنم یک ماه گذشته هنوز نزاشتن☹️
مرسی دلبرم چرا ناراحتی:(
اخی عزیزم ^~^
عالییییی بود ❤️😍😍😍😍😍😍
ولی یه سوال
خودت دقیق فهمیدی که چی نوشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟🤔🤔🤔🤔
مرسی
ارعع مگه تو نفهمیدی!؟
با اجازتون
خیر 😐
این قسمتاش که تیکه تیکه گذاشتی اونجا هارو یک کلمش رو هم نفهمیدم
ولی درکل داستانت عالیه 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
مرسی عشقوممم:)