#بجنگ_برای_ارزوت❤(پارت سوم)

گفتم لطف دارید ولی ببخشید الان من باید سریع کارتونو انجام بدم چون چند دقیقه ی دیگه اجراتون شروع میشه بعد یهو جیمین گفت :چرا حرف و عوض کردی بعد یهو گفت :راست میگیا بزار بعد کنسرت ادامه حرف و میزنیم باشه ا/ت :با استرس یه نفس عمیق کشیدوگفت :باشه قول میدم بعد کنسرت درباره اون موضوع صحبت کنیم جمینم گفت باشه بعد من کارمو ادامه دادم گیلیمش کردم یهو دیدم جیمین خوبش برده باصدای خیلی اروم در گوشش زمزمه کردم اقای جیمین بلند شید الان دختر میاد صداتون میکنه ۱ دقیقه ی دیه باید برید رو سکوه یهو جیمین چشماشو باز کرد بامن چشم تو چشم شد یهو یه نیش خندی زدو گفت :باشه خوشگله

ا/ت :چشماش درشت شد داغ کرد سرخ شد صورتش بعد یهو زد به لپاش بد زد به قلبشو گفت اروم باش لطفا این چند دقیقه رو هم طاقت بیار میره رو صحنه من یکم میتونم نفس بکشم فقط یه دقیقه مونده پس

اجازه ......اه چرا من هی دستپاچه میشم ایش همه وسایلو رو میز رو مرتب کردم که دیدم دختر امدو گفت :کارت واسه روز اول بدک نبود ولی باید بیشتر تلاش کنی بعد یهو رفت من داشتم میرفتم بیرون که یهو یه نفر گفت :خوشگله من تا اومدم برگردم دیدم که یهو یه چیزی منو کشید ادامه دارد.‌..

یهو دیدم یه نفر منو کبوند به دیوار چشمامو باز کردم دیدم جیمینه بعد یهو گفت : خانم خوشگله چرا من احساس میکنم تو خارجی هستی بعد ا/ت یهو گفت : خوب هستم دیگه جیمین چشماش درشت شد و باتعجب گفت : واقعا خارجی هستی کشور اصلیت چیه ؟؟ ا/ت گفت : مسلمونا داخلشن خودت حدس بزن چه کشوری کلا همه مردمش مسلمونن جیمین یکم فکرکرد و گفت : اربستان ا/ت گفت : نوچ یه کم دیه فکر کن ببین دیه چه کشوری هست جیمین باز یکم فکر کرد یهو دیدم قیافش یجوری شد گفتم الو بگو دیه کدوم کشور جیمین گفت : من شک دارم بگم چرا نمیگی خودت بگو دیه بگو لطفا ادمین : بگو دیه ا/ت جیمینو دغ دادی ا/ت گفت : خوب بزار یکم کمکت کنم اول اسم کشورم ا داره اخرشم ن داره یکم فکر کنی میفهمی جیمین چشماش گرد شد و گفت : نگو که ... ا/ت گفت : نگم که چی جیمین گفت : المانی هستی ا/ت زد به کلش گفت: فقط المان اولش ا داره رو اخرش ن ؟ جیمین گفت : اخه یه کشور دیه تو زهنم هست ولی نمیتونم باور کنم ا/ت گفت

خب خب لطفا حمایت کنید 🙏🙏🙏 لایو فالو یادتون نده پارت بعدو نمیزارما🥺🙏

بابایی🙏🥺🥰😘