چند تا از سم ترین سوتی های که دادم😂

یازده سالم بود مرد همسایه داشت به داداشم دست میداد ...منم حواسم نبود..دستمو دراز کردم باهاش دست دادم😂😂آقا ول نمی‌کرد که..تا ۷ سال بعدش که از اون خونه پاشدیم به من دست میداد

داشتم از قلم چی برمیگشتم ...برق سهمیه ای بود...برق اون منطقه هم قطع شده بود..منم بند کفشم وسط راه پله رفت زیر پام از پشت افتادم بغل یه استاد محترمی😂😂تا همین پارسال منو میدید آب میشد از خجالت

خریدار میخاست بیاد خونمونو ببینه ..من حال نداشتم حاضر شم...بعد رفتم تو حموم شیر ابو باز کردم ...بعد داداشم حواسش نبود😂یه ربع بعدش اومد درو حمامو باز کرد به طرف نشون بده حالا تیپ من:با شلوار گل‌گلی داشتم آب می‌پرسیدم در و دیوار بعد با سر شیر مثل میکروفون ادای آهنگ خوندن در می آوردم😂😂😂😂

یه پسر عمه دارم عطراش خیلی خوبه...یه دفعه ازش پرسیدم اسم عطرتون چیه؟گفت واسه چی میخای؟؟میخاستم بگم چون عاشق بوی عطرتون شدم...بعد زبونم گرفت اون وسط گفتم چون عاشقتون شدم😂😂بیچاره دیگه نیومد خونمون😂😂

یه دفعه هم دستشویی عمومی مردونه رفتم...آخه خیلی عجله داشتم دیگه وقت نشد بفهمم زنونه است یا مردونه...خلاصه که نگم چی شد...😂😂

خب خب...چالش داریم😈بگید سم ترین سوتی های که دادید چی بوده؟؟؟همه بگنننن

یه دفعه ام مانتو کوتاه پوشیده بودم..فاز گرفته بودم گفتم بزار یکم شاخ بازی دربیارم...رفتم دم دبیرستان داداشم..اومدم دو قدم با کفشام راه برم تپ افتادم تو جوب😂😂حالا هیچکی نبود جز چند تا پسر..منم نمی‌تونستم در بیام...آخرشم رفتن داداشمو صدا کردن اومد منو درآورد😂😂بیچاره هروقت می‌رفت دبیرستان تیکه بارش میکردم😂😂🤦🏻‍♀️

اینارو فقط گفتم بخندیم😂😂چالش یادتون نره