
←•ژانر:؛طنز؛هیجانی؛غمگین؛اجتماعی؛عاشقانه ←•مقدمه:من از͜ حول اٰغوش͜ـ̠شت از͜ بقيهہ ي دنياٰ اٰﭑنصٖصر͜ﭑف داٰدم.''''''
معش͜ـ̠شوقهہ ي من قس͜ـ̠سم بهہ ناٰمت اٰنقدر͜ عاٰﭑش͜ـ̠شقاٰﭑنهہ هہاٰيم ر͜اٰ ر͜وي ديواٰﭑر͜ مجاٰﭑز͜ي جاٰاٰﭑر͜ ميز͜نم ڪهہ هہر͜ڪس͜ـ̠سي بر͜اٰي ﭑبر͜اٰﭑز͜ علاٰﭑقهہ بهہ معش͜ـ̠شوقش͜ـ̠ش مجبور͜ ش͜ـ̠شود ﭑز͜ ڪلماٰت من ﭑس͜ـ̠ستفاٰﭑدهہ ڪند.
«اٰڰر͜ دس͜ـ̠ستاٰنم ر͜ﭑ بش͜ـ̠شڪند باٰﭑ اٰﭑش͜ـ̠شڪ چش͜ـ̠شماٰﭑنم اٰﭑڱر͜ چش͜ـ̠شماٰﭑنم ر͜ﭑ ڪور͜ ڪنند باٰ نفس͜ـ̠سهہاٰيم اٰﭑگر͜ نفس͜ـ̠سم ر͜اٰببر͜ند باٰ قلبم و اٰڰر͜ قلبم ر͜اٰ پﭑر͜هہ ﭖاٰﭑر͜هہ ڪنند باٰﭑ خون جيڰر͜م خواٰهہم نوش͜ـ̠شت ... دوس͜ـ̠ستت داٰﭑر͜م 'دوس͜ـ̠ستت داٰﭑر͜م و دوس͜ـ̠ستت داٰﭑر͜م . . . . و من غر͜ق لذت عش͜ـ̠شقي ش͜ـ̠شدم ڪ باٰ جون دل انتخاٰﭑب ڪر͜دهہ بود:)
★بـع نام خدایی کـ سرنوشت من و ط را یکـی کرد★ رمـان [روح مریـض] ←بـ قلم فاطمه شهیدی نقش اول: فاطمه علوی نقش دوم:امیر علوی نقش سوم:نازنین فرهمند نقش چهارم:مهراب احمدی نقش پنجم:سهیل علوی نقش ششم:همتا رحیمی نقش هفتم:ستاره معینی نقش هشتم:داریوش احمدی نقش نهم:زهرا احمدی نقش دهم:علی علوی نقش یازدهم:اصغر علوی نقش دوازدهم:اکرم احمدی نقش سیزدهم:الناز علوی نقش چهاردهم:گندم علوی نقش پونزدهم:خدیجه هاشمیان نقش شونزدهم:محمد رادمهر ———————————————————————————— ←•ژانر:؛طنز؛هیجانی؛غمگین؛اجتماعی؛عاشقانه
#پارت.چهار #روحـ.مریضـ مامان-فاطمه یا میری یا خودم بغلت میکنم میزارمت توی صندوق عقب ماشین من: رفتم تروخدا ول کن....... --------------------------------- از پژو پارس عمو اینا پیاده شدم و اروم درو بستم.سردی هوا باعث شد لرزی به تنم بیوفته.بدو بدو رفتم پیش ماشینه خودمون.خیلی هیجان داشتم.قابل وصف نبود، دست مامان زهرا رو گفتم و باهم دیگه به سمت ورودی فرودگاه. بعد از اینکه قشنگ ما رو زیر و رو کردن و گشتن چمدونا رو تحویل دادن.روی صندلی نقره ای رنگی که اون گوشه بود نشستم.اخیش پام درد گرفت بسکه گشتن ما رو وجدان:اونا دو ساعت گشتن تو خسته شدی? من:تروخدا این یه روزو بیخیال بزار به زندگیم برسم وجدان:تو خوبی هوا بده من-معلومه همیشه من خوبم وجدان:ماشالله چش نخوری این اعتماد به سقفت تا کهکشان راه رفتا من-همینه که هست چه بخوای چه نخوای با صدای سهیل که داشت ریز ریز میخندید از فکرای چرت و پرت بیرون اومدم
کلی دوستون دارم منتظر پارت هلی بعد باشید🙈😉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)