هورا اینوسکه اعتراف کرد 😂 راستی من شیپم رو میکنم اینو سکه هرکی رنگوکو رو خواس برای خودش
اسوکا در ذهنش: کانائو برام اشناست سیجون : مگه تو روز اول مدرسه ندیدش اسوکا : تو چجوری ذهنم رو خوندی. سیجون : از قیافت فهمیدم اسوکا : نه تنها مهربونی باهوشم هستی سیجون : میدونم😁 صدا های فریاد اینوسکه میومد که امد سر کلاس : جوجه کوچولو اخر زنگ برو دفتر کارت دارن اسوکا : باشه ولی بگو چرا تو داد میزدی اینوسکه : به تو ربطی نداره . اسیشا : اینم یکی از بچه های جدید است کاتسومی : کاتسومی هاگورو هستم . خیلی زود با کاتسومی اشنا شدم و همین طور سیجون اخر زنگ شد منم رفتم دفتر ببینم چخبره . اینوسکه : دیر کردی اسوکا : باید از تو اجازه بخوام مدیر : تمومش کنید اسوکا : حتما میخوای دوباره بگی شما تنبی هستید به خاطر کار های خوب که انجام میدیم ها
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
پارت بعدددددددد😅😁
عالیییییییییییییی😍بعدییییییی😘
چش اجی سان
عالی بید فقط میشه به صفحه اول معرفی داستانت سر بزنی
بلی
اجی سر زدم چیزی نبود
فکر کردم ندیدی رفتن دیدم دیدی