«بیا بازی کنیم »
«پارت اول»
امروز اخر هفته س و شب با دوستام میریم بار اخ خخخخخ خیلی حال میده امروز نوبت منه که برم و مخ یکی رو بزنم خدارو شکر از لی بین شو راحت شدم اییییی چقدر رو مخ بود لباس هام رو پوشیدم کمی رفتم قدم بزنم کمی قدم زدم که دیدم داره هوا تاریک میشه برگشتم تا اماده شم تا به خونه برسم هوا تاریک شد زود رفتم حموم و بعد یه لباس سیاه هات پوشیدم و روش یه کت خز دار به فلیکس زنگ زدم (همون فلیکس استری کیدز)
ا. ت_من اماده ام
فلیکس _ باشه بزار یجی و هیونجین (گروه ایتزی و هیونجین هم همون استری کیدز)رو بردارم بیام
ا. ت_ اوکی
قطع کردم که همون لحظه نامجون زنگ زد
نامجون_ واقعا بازم میری
ا. ت_ نامجون چرا هر دفع اینجوری میکنی تو فقط دوستمی و نمی تونی اینجوری بهم دستور بدی
نامجون _ فقط دوست؟ هان؟ اصلا اوکی اگه بلایی سرت اومد به من زنگ نزن چون دیگه من نیستم
ا. ت_ نامجوناااااااا
نامجون_ اوکی اوکی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عالیههه