
سلام اومدم با قسمت 10 هیجانی ترین قسمت این فصل خب بریم سر داستان نظر فراموش نشه ☺
از زبون کت نوار : گفتم کتاکلیزم و رفتم سمتش گفت واقعا پیشی کوچولو و دستم رو گرفت و کوبوندم به دیوار خیلی بدنم درد میکرد چانگ گفت وای یادم رفته بود که کتاکلیزمت رو استفاده کنم 😈 و داشت دستم رو میزد به خودم که یه لگد بهش زدم و خودم رو آزاد کردم ولی با قدرت تلپورت اومد پشتم و یکی محکم منو زد و افتادم زمین خیلی ...... خیلی درد داشتم یکم رفتم سمت مردم و با صدای گرفته گفتم ک .... کمک و دیگه چشم هام جایی رو ندید
از زبون دنیل : من واقعا نمیدونستم چیکار کنم رفتم مشت زدم به دیوار خیلی عصبانی بودم که تلوزيون گفت نادیا شاماک هستم لیدی باگ توی مبارزه آسیب دیده و توی بیمارستان و کت نوار بیهوش شده پاریس در خطری جدیه / چی مری .... مرینت ! رفته بیمارستان باید سریع برم اونجا ممکنه آسیب دیده باشه مرینت منو ببخش 😭 و تبدیل شدم و رفتم بیمارستان وای نه فریاد زدم لیدی باگ بخاطر من همونجا بمون 😢😢...... به خاطر من !😢
از زبون لیدی باگ : بیدار شدم توی بیمارستان بودم و اخبار رو دیدم چیبی کت نوار بیهوشه 😢 نکنه که 😭😭😭😭 به خودم گفتم باید برم کمکش اون به خاطر من آسیب دید همش تقصیر منه از تختم بلند شدم و افتادم نمیتونستم وایسم خیلی درد داشتم اما یه دفعه تلوزيون تصویر کت نوار رو نشون داد وای اون زخمی شده بود
با هر زحمتی بلند شدم و میخواستم از پنجره برم که یهو یکی اومد تو یکی از نگهبان ها بود گفت سلام لیدی باگ من نمیزارم از اینجا بری و پرید روی من و گفت من وظیفه دارم خیلی لحنش سرد بود زدمش کنار ولی اون قوی بود و ولم نکرد بعد یه شیشه برداشتم و گفتم اگه ولم نکنی من خودم رو ( بقیش رو ننوشتم تستچی حذف میکرد) و اون ولم کرد میخواستم از پنجره برم که ....
یه صدایی گفت لیدی باگ وایسا به خاطر من صدای دنیل بود ! گفت میدونم هنوز ،کم منو د*و*س*ت دار پس لطفا به خاطر من وایسا نمیدونم چرا نرفتم و وایسادم اون اومد نزدیک و منو گرفت گفت مرینت همینجا بمون من درستش میکنم فقط ..... فقط بزار برای آخرین بار ب*و*س*ت کنم 😢😢و منو ب*و*س*ی*د و رفت نمیدونم چرا عصبانی نشدم راستش ... راستش یه جورایی دلم براش سوخت ولی بعدش سریع از پنجره رفتم بیرون
از زبون کت نوار : بیدار شدم 2 تا از ساختمون های اطراف آتیش گرفته بود چانگ گفت چه عجب پیشی کوچولو بیدار شد و همون موقع دنیل پرتش کرد اونور گفت ازش فاصله بگیر اولین باری بود که از دیدنش خوشحال بودم بعدش چانگ گفت پسرم دنیل گفت من با تو هیچ نسبتی ندارم گفت مادر و خواهرت هم مثل تو بودن خ*ی*ا*ن*ت*ک*ا*ر گفتم اونا کار درست رو انجام میدادن من هم میخواهم همین کارو بکنم و اومد دستم رو گرفت و گفت
باید باهاش بجنگیم کت نوار گفتم نمیتونم بدون مرینت این کار انجام بدم گفت میتونی و حمله کرد من وایساده بودم و خشکم زده بود دنیل گفت کت نوار به مرینت بگو که د*و*س*ت*ش دارم و بعد به پشت سرم نگاه کرد و گفت من انتخابم تویی مرینت خداحافظ چانگ گفت چی !؟ و دنیل گفت من خودم این کارو تمومش میکنم پدر و هلش داد توی آتش ولی خودش هم پرت شد همون لحظه به صدای از پشت سرم گفت کت نوار من برگشتم مرینت بود اونم از درد بیهوش شد و از ساختمون افتاد نمیدونستم کدوم رو نجات بدم
یاد خاطراتم با لیدی افتادم پس رفتم و اونو نجات دادم و آوردمش بالای ساختمون و بعد لیدی به هوش اومد و گفت دن... دنیل چی شد گفتم متاسفم اون گریه کرد و گفت نه دنیل نه 😭😭 و میخواست بره دنبالش که من ب*غ*ل*ش کردم و گفتم لیدی نمیتونم تورو هم از دست بدم 😭😭 اون هم منو محکم ب*غ*ل کرد و گریه کرد و منم گزاشتم گریه کنه تا آروم شه بعد از گریه بیهوش شد و من برش گردوندم به بیمارستان و گفتم چند روز بعد که مرخص شدی منتظرتم مای لیدی( بانوی من )
خب تموم شد قسمت 11 و 12 و 13 چون ع*ا*ش*ق*ا*ن*ه نیستن خلاصه ندارن پس بریم بعدی
خب دوستان امروز که این تست رو گزاشتم یکشنبه است و امیدوارم خوشتون اومده باشه نظر فراموش نشه 😉 راستی یه تست چقدر مرینت رو میشناسی هم گزاشتم درحال برسیه حتما وقتی اومد انجامش بدید خداحافظ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
قسمت بعد منتشر شد
علی قسمته بعدو نمی خوای بزاری ؟
واقعا متاسفم بابت تاخیر من دوشنبه یا سه شنبه هفته قبل ( دقیقش یادم نیست ) بعدی رو گزاشتم
واییی پس داستانت کی منتشر میشه تا الان 2هفته بیشتر گذشته 😞😞😞
واقعا متاسفم 9 روزه برسیه
😭😭😭چقدر دیر میگذره
سلام بچه ها پارت بعد رو گزاشتم تو سایت
پارت بعد پارت آخر این فصل هستش و بعدش وارد فصل 2 داستان من یعنی فصل 5 انیمیشن میراکلس میشیم
از فصل 5 اسم داستان اینجوری میشه miraculous 5 episode 1
راستی عکسم خوبه ؟
قسمت بعد رو سه شنبه عصر گزاشتم
سلام
اگه دختری با من دوست میشی
من آرمیتا هستم
ممنون که خبر دادی
ببخشید ولی من پسرم
ممنون
آره عکس پروفایلت عالیه 😉
ممنونم
آره عکس پروفایل خوبهههههه🤩🤩🤩
آهان باشه
به هر حال ممنون 🌹
ازتون خیلی ممنونم
ممنون
مرسی داستانتون خیلی خوبه
مرسی
واقعا عالی بود
پارت بعدی رو زودتر بزار💖
خیلی ممنونم
پارت بعدی رو پنجشنبه میزارم
این پارت یکم غمگین بود😢😢دلم برای دنیل سوخت اوخییی😪تست هم مثل همیشه فوق العاده بود🧡💛💚🧡
خیلی ممنونم منم دلم سوخت اما توی فصل 2 دنیل منفی برمیگرده
فوق العادههههههههه 😍😍😍😍
خیلیییییییی ممنون
عالیه علی جان ممنون 🙃
خیلی ممنونم از دنبال داستانم
ممنونم از داستان خوبت موفق باشی ❤😊
به داستان منم سر بزن 😉
خیلی ممنون
باشه حتما میخونمش