8 اسلاید صحیح/غلط توسط: (M.(Rm انتشار: 3 سال پیش 45 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام 🥲
سلام من اومدم با پارت ۲ بچه ها یعنی ففط ۴ تا بازدید عیچی نظر خبر ندارید دارم داستان جدید می نویسم خیلیی ناراحت شدم این پارتم فقط برای اون ۴ نفر گذاشتم لطفا کامنت بدید واقعا ناراحت شدم
راشل میخواد بره که لیام دشتش رو میگیره) __ راشل بی دریغ محکم ی لگد به لیام میزنه که باعث میشه پرت بشه روی نیمکت میره بالا سرش و موهاش رو میگیره __ نگا به قیافه و پولات نکن معذرت خواهی کن زود + م.. معذرت میخوام __ راشل سر لیام رو میزنه به نیمکت __ نفهمیدم بلند تر + معذرتت میخوام __ حالا شدی پسر خوب یک بار دیگه دور من بپلکی کاری میکنم نتونی سرت رو جلو هیچکس بلند کنی فهمیدی + آ...آره __ آفرین (راشل میره طرف کمد ها تا کتاب هاش رو عوض کنه)__ وقتی برگشتم با قیافه ی ناظم مواجه شدم + بیا دفتر بدون هیچ حرفی __ هوفیی کشیدم و رفتم دنبالش توی دفتر + خانوم بل شما اصلا میدوتید با چه کسی همچین کاری کردید این دفعه چندمتون که به شما اختار میدم ها __ شما حقوق دانشجو ها بزاتون اهمیت نداره + چرا ولی نه مثل شما که ۲۵ سالت هست و اینجایی __ خوب من شزایط زو نداشتم ولی مطمئن باشید بهتر همه ی دانشجو هاتون هستم ( راشل از جاش پا میشه و میره طرف در و بدون توجه به حرف ناظم میره بیرون کتاب هاش رو بر می
داره و میره سر کلاس ) بعد از پایان آخرین کلاس رفتم لباسم رو عوض کردم و از توی مدرسه اومدم بیرون واقعا تقصیر من چیه که توی یک خانواده ای که همه چیزش مبارزه و اصلحه بود به دنیا اومدم همه به خاطر این تحقیرم میکنن یعنی اینقدر مهمه ؟ همینطور رفتم و رسیدم به جای همشگیم در کلاب رو باز کردم و رفتم نشستم روی یکی از صتدلی ها یک شیشه نوشیدنی جلوم گذاشتن تا نصفش رو خوردم و برای اینکه دانشگاه این چیز ها رو ممنوع کرده بود بقیش رو ریختم توی گلدون کنار صندلی از اون روز که با اون پسره مبارزه کردم هر روز دلم میخواد باهاش مبارزه کنم و ببرمش احساس میکنم یک قدرتی داره که باعث شد ازش ببازم اخه چطور ممکنه تا حالا هیچکس از من نتونسته ببره از روی صندلی بلند شدم و به طرف عمارت رفتم ( بعد از چند دقیقه) کلید رو انداختم توی در و در رو باز کردم خونه تمیز بود مثل همیشه از قبل خدمتکارا اونجا رو تمیز کرده بودن رفتم توی سالن و یک راست رفتم توی اتاقم خودم رو پرت کردم روی تخت و لبتابی که روی میز بود رو برداشتم و رفتم توی یک سایت بین الملی و شروع به هک کردنش کردم که دیدم نوشته گروه
مافیایی NTX آماده ی دزدی از محموله هست NTXاسم گروه مافیایی پردپه و وقتی با آدرس اون مکان مواجه شدم چشمام گرد شد آدرس دانشگاه بود که توی زیر رمینش یک انبار پوله که تمامی افرادی که ثبت نام میکنن و پول زیادی میدن تمام پود ها اونجا ذخیره میشه سریع به طرف دانشگاه رفتم و با ماشین پددم که چند تا کنچکه پایین تر از دانشگاه بود مواجه شدم دوییدم طرفشون __هی تو نباید اینکار رو انجام بدی تو داری زیر قولت میزنی + منم بهت گفتم حق نداری توی کار من دخالت کنی __ چی داری میگی تو به عنوان پدرم به من قول دادی (پدر راشل ... راشل رو هوا میده و وارد ساختمون میشه ) __ راشل میره و جلوی پدرش وای میسته +(پدرش یکی بهش میزنه که باعث میشه از کنار لبش خون میاد + راضی شدی جالا تز جلو چشمم گمشو __ راشل به طرف دانشگاه میره و یک راست میره به دستشویی و صورتش رو آب میزکه تا خون های دور لبش از بین بره (لیام)+هی چه اتفاقی برات افتاده __ بوون اینکه بهش توجه کنم یکم پنبه برداشم ک روش بنادین ریختم و گذاشتم کنار لبم و بعد از
چند دقیقه شستمش یک چسب زخم مخصوص بهش زدم و بدون توجه به لیام اومدم بیرون و رفتم طرف خوابگاه وقتی
رسیدم بدون اینکه لباسم رو عوض کنم روی تخت دراز گشیدم و چشمام رو بستم(که احساس کردم یکی نشست پیشم ) چشممم رو از گوشه باز کردم + دوباره چه بلایی سر خودت آوردی __ ولم کن + یاااا من نگرانتم بعد میگی ولم کن
__ میخوام بخوابم + دوباره با پددت دعوات شد __ نه + باشه اون که تو میگی بگیر بخواب من رفتم تازه فردا هم تعطیله __ هوم (بعد از چند دقیقه همه خوابیدن ) (وسط شب با احساس طعم چیزی توی دهنم از خواب بلند شدم و سریع به طرف دستشویی اتاق دوییدم و توی روشویی هر چی توی دهنم بود رو تف کردم و با مایع قرمزی تو روشویی مواجه شدم دوباره نه یک مدت بود این شکلی نمیشدم دهنم رو شستم و لباس هام که روش خون ریخته بود رو عوض کردم و یک هودی و شلوارک پوشیدگ و یک قرص خوردم و بعد از چند دقیقه دوباره رفتم و خوابیدم *فلش بک* آی ....آی و...ولم کن چرا نمیزاری استراحت کنم دیگه ازت بدم میاد خسته شدم +هیسسس برای اینکه شبیه من بشی و بتونی
درست از پس دشمنات بر بیای باید همه ی کار رو بکنی فهمیدی (و یک لگد به راشل میزنه که باعث میشه از دهن راشل خون بیااد و بیهوش بشه) *پایان فلش بک* صبح با صدای در بیدار شدم به ساعت نگاه کردم ساعت ۶ صبح بود با بی حالی پتو رو دورم کشیدم و در رو وا کردم __فرمایش عرضم به خودمتتون امروز تعطیلهه +میدونم میدونم فقط میخواستم یک چیزی بگم __ من نه (راشل در رو می بنده ولی دوباره صدای در میاد) __(راشل یک هوف بلند میکشه و میره در رو وا میکنه و به پسره نگاه میکنه ) +من رو نشناختی __..... + آم خوب باشه فقط اومدم بگم بیا به این آدرس ساعت ۵ بعد از ظهر بهم اعتماد کن یک کاره خوبه__خدافظ(کارت رو انداختم توی سطل آشغالی ولی یک لحظه چشمم به یک کلمه افتاد و دوباره کارت رو برداشتم و گذاشتمش کنار بالشتم به خاطر دیشب رفتم حموم و یک دوش گرفتم و بعد از چند دقیقه اومدم بیرون و موهام رو بستم و یک هودی و شلوار پوشیدم ساعت ۶و ۳۰ بود کارت رو برداشتم و به طرف غذا خوری رفتم و صبحونه ام رو گرفتم و یکمش رو خوردم و رفتم به طرف پله هایی که به حیاط
پشتی دانشگاه می خورد اونجا هیچکس نبود میشه گفت یک حیاط خیلی کوچیک بود تا حالا من ندیدم کسی بیاد اونجا یک در بود که پشتش به یو باغ راه داشت رفتم و نشستم توی باغ و به اطراف نگاه کردم واقعا چرا باید به پسره اعتماد کنم ولی اون گفت که یک کار خوبه روی کارت رو خوندم ساعت ۵ بعداز ظهر خیابان هونگدائه کوچه ی ۲۳ من اونجا رو یادمه یک زیر زمین داشت که به مترو متروکه می خورد مطمئنم همونجاست از توی باغ برگشتم
مرسی لایک و نظر میدی و تا اخر میزی نتیجه ثبت شه
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
خوشحال میشم تو مهمونیم حضور داشته باشی
امشب ساعت ۸
واوووو عالیهههه دختر خیلی خوب مینویسی🤌 فقط میخوام یه چیزی بگم امیدوارم ناراحت نشی خوب تو از دوتا اصطلاح مدرسه و دانشگاه استفاده میکنی یه بار که خوندم نوشته بودی ( برای اینکه دانشگاه این چیز ها رو ممنوع کرده) و یه بارم (از توی مدرسه اومد بیرون) شاید اشتباه تایپی یا لفظی شده سو ... میشه بگی الان دختره دانشگاهه یا مدرسه یا کلاس چندمه؟
مرسيي نه بابا چرا ناراحت بشم از بس مدرسه مدرسهکردم قاطی کردم دختره میره دانشگاه و حدود 25 سالشه از ایناس که به زور رفته دانشگاه حالا پارت بعد دقیق معرفیش میکنم
عاو اوکی تنکس و خیلی عالی شروع کردی همینطوری ادامه بده منتظر پارتای بعدیم فایتینگگگ💜
مرسییی عاجی به خدا یک عالمههههههه امتحانن
میدونم سویتی اشکال نداره به خودت فشار نیاز درست مهم تره من همیشه هستم فایتینگ
عععاااالللییی بوددد عاجو
آفرین ب تو
اولین لایک کامنت وبازدید✌✌🤞🤞😹😹💔💔💜💜
مرسیی
واقعا خوشحال شدم
حواهش
باید همیشه خوش حال باشی
مرسیییی عزیزم