سلاااام بچه هاااااااا ممنون از کسایی که منو فالو کردند و ممنون از مبینا جان که به قول اش عمل کرد 😘😘 ناظر جووون زود منتشر کن😍♥️
با این خرف پدر آیسان شکه شدم ولی خیلی خوشحال شدم
رفتم تو اتاق آیسان به هوش اونده بود،وقتی منو دید که با پدر و مادرش داخل یه اتاقیم ترسید و بعد پرسید
آیسان:پدر شما اینآقا رو میشناسید،اگه نمیشناسید معرفی شون کنم
پ آیسان:بله، خودشون خودشون رو نعرفی کردن و همه چیز رو برام توضیح دادن حتی قضیه خواستگاری رو😊
آیسان:.......اوک
جیمین:خوشحالم که بهتری آیسان
آیسان:ممنون که کمکم کردی جیمین😅🥰
جیمین:کاری نکردم
پدر آیسان رفت پیش دکتر تا بپرسه آیسان میتونه مرخص بشه یا نه و دکتر هم گفت بزار چکاب کنمش
دکتر اومد داخل اتاق.......
دکتر:می بینمکه به هوش اومدی
آیسان:😅بله
دکتر:حالا خوبی جاییت درد نداره؟
آیسان:خوبم و جاییم درد نداره
دکتر:میتونی مرخص شی
پدر آیسان رفت تا کار های مرخصی شو انجام بده
مادر آیسان:آقا جیمین شما هم برو خونه خسته شدی😊🥲
جیمین:چشم
رفتم و به رانندم زنگ زدم و اومد دنبالم و رفتیم عمارت
رسیدمخونه خیلی خسته بودم🌪رفتم تا یه دوش بگیرم تا حالم بهتر شه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
سلام عالی بود
فالوم کنید بک میدم
سلام فالوویی
فالویی