خب دوستان بریم ادامه داستانو ببینیم😉
تا اینکه ادرین گفت میتونم امشب پیشت بخوابم 🤭❓
من گفتم چرا❓
ادرین گفت پیش پدرم راحت نیستم خب میشـــــه❓😊
گفتم البته
شب شد و یواشکی ادرینو اوردم توی اتاقم🌌🚪
به ادرین گفتم شب بخیر ولی ادرین دستمو گرفت و گفت من عادت ندارم تنهایی بخوابم میتونی پیشم بخوابی🤝🏻☺️
گونم سرخ شدو و خیلی شُل و اروم گفتم ام بـاشـه😬
13 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
چرا بهم گفت خیلی بدی؟😐عالی بود😊😍
عالی، پارت بعدی پلیز 🤘💙😘😎
ببین من نمیخام ناراحتت کنم ولی مسخرش کردی اولا باید حجم پارت هات زیاد باشه دوما خیلی سریع میری و میخایی زود داستانت رو تموم کنی تو یه بار داستانmiracle of loveرا بخون و ببین که چجوری باید بنویسی